گاهی اون قدر قوی بودم که متوجه نشدم کی از دست دادم و رها
گاهی اون قدر قوی بودم که متوجه نشدم کی از دست دادم و رها شدن از بین دستهام.!
آدمهارو میگم.
جلد تنم شده این گذر و عبور
قساوت نیست رسمم،من فقط خستهام و احساس اضافی بودن در تمام ابعاد وجودم داره از تنم بالا میره و حس میکنم دیر یا زود باید خودمو قطعه قطعه کنم.
آدمهارو میگم.
جلد تنم شده این گذر و عبور
قساوت نیست رسمم،من فقط خستهام و احساس اضافی بودن در تمام ابعاد وجودم داره از تنم بالا میره و حس میکنم دیر یا زود باید خودمو قطعه قطعه کنم.
۶.۴k
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.