برای تو مینویسم که عزیزتر از جان شدی و لازم تر از نفس.
برای تو مینویسم که عزیزتر از جان شدی و لازم تر از نفس.
عزیز دور،
عزیز دست نیافته،
عزیز بوسیدنی،
عزیز قلبم،
برای تو مینویسم که خواستم تورا در آغوش بکشم؛
ولی دستانم کوتاه بود.
برای تو مینویسم که بوسیدنت آرزو بود.
برای تو مینویسم که یک جهانی.
مینویسم برای تمام روزهایی که قرار است نباشم.
باشد که بدانی و بدانند که تورا دوست می داشتم؛ بسیار، بسیار...3
عزیز دور،
عزیز دست نیافته،
عزیز بوسیدنی،
عزیز قلبم،
برای تو مینویسم که خواستم تورا در آغوش بکشم؛
ولی دستانم کوتاه بود.
برای تو مینویسم که بوسیدنت آرزو بود.
برای تو مینویسم که یک جهانی.
مینویسم برای تمام روزهایی که قرار است نباشم.
باشد که بدانی و بدانند که تورا دوست می داشتم؛ بسیار، بسیار...3
۷.۳k
۰۴ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.