دلخوشیهای ساده شناسنامه نمیخواهند
دلخوشیهای ساده، شناسنامه نمیخواهند؛
نه سن میپرسند، نه سال تولد، نه تعداد چینهای گوشهی چشم را میشمارند.
گاهی یک فنجان چای داغ،
گاهی صدای باران پشت پنجره،
یا لبخندی بیدلیل در آینه،
یا به فرخندگی بارش برفی اندک
میتواند حس کودکانهی یک دلِ سالخورده را بیدار کند.
دلخوشیهای ساده، پیر نمیشوند؛
همانقدر که دستِ کودکی را به وجد میآورند،
دلِ انسانی را که عمری از او گذشته آرام میکنند.
نسیمی که لابهلای موها میپیچد،
آفتاب که بیخبر بر شانهها مینشیند،
یا بوی نان تازه در کوچه میپیچد،
زمان از حرکت میایستد و آدم فقط «زندگی» میکند.
سن، عددیست روی کاغذ،
اما دل، همیشه جایی برای ذوق دارد.
دلخوشیهای ساده یادمان میدهند
شاد بودن مهارت پیچیدهای نیست؛
کافیست هنوز بتوانی از چیزهای کوچک خوشحال شوی،
آنوقت میفهمی که جوانی
نه در تقویم،
که در دل زنده است.
زندگی را سخت نگیریم تا دنیا هم به ما سخت نگیرید
نه سن میپرسند، نه سال تولد، نه تعداد چینهای گوشهی چشم را میشمارند.
گاهی یک فنجان چای داغ،
گاهی صدای باران پشت پنجره،
یا لبخندی بیدلیل در آینه،
یا به فرخندگی بارش برفی اندک
میتواند حس کودکانهی یک دلِ سالخورده را بیدار کند.
دلخوشیهای ساده، پیر نمیشوند؛
همانقدر که دستِ کودکی را به وجد میآورند،
دلِ انسانی را که عمری از او گذشته آرام میکنند.
نسیمی که لابهلای موها میپیچد،
آفتاب که بیخبر بر شانهها مینشیند،
یا بوی نان تازه در کوچه میپیچد،
زمان از حرکت میایستد و آدم فقط «زندگی» میکند.
سن، عددیست روی کاغذ،
اما دل، همیشه جایی برای ذوق دارد.
دلخوشیهای ساده یادمان میدهند
شاد بودن مهارت پیچیدهای نیست؛
کافیست هنوز بتوانی از چیزهای کوچک خوشحال شوی،
آنوقت میفهمی که جوانی
نه در تقویم،
که در دل زنده است.
زندگی را سخت نگیریم تا دنیا هم به ما سخت نگیرید
- ۹۱
- ۰۲ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط