بیکران پیداست

»بیکران پیداست«
ذهنم اسیر هزار تویی ناپیداست که از هر طرف آغاز میکنم به تو ختم میشود .
طبیبان میگویند که این عشق است !
تو بگو
من اسیر چه دردی شده ام که درمانش تویی ؟

**دست نوشته های ذهن یک دیوانه**
دیدگاه ها (۰)

بشارت می دهد هر دم عصای پیر در دستم که مرگ اینجاست ، یا اینج...

دست روی نقطه حساسش گذاشته بودم .سرش را بلند کرد و به چشم های...

چقدر وقت داری ؟چند ماه ؟چند سال ؟فقط پانزده درصد مبتلایان سر...

نیمه های شب سکوت کویرنویسنده ای (عباس معروفی) که اکنون آرام ...

love Between the Tides²⁵چند دقیقه بعدم: چیکار میکنی؟ ا/ت: هی...

4:Amityville Horror Houseخانه ترسناک امیتویلدر حالی که به کا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط