مارگارت: می دانی احساس من شبیه به چیست، بریک؟ من تمام مدّ
مارگارت: میدانی احساس من شبیه به چیست، بریک؟ من تمام مدّت احساس میکنم مثل یک گربه روی یک شیروانی داغ ایستادهام!
بریک: پس از روی شیروانی بپر، بپر. گربهها از روی شیروانی میپرند و با چهار دست و پایشان به زمین میافتند بدون اینکه زخمی شوند.
مارگارت: اوه، بله.
بریک: این کار را بکن! به خاطر خدا این کار را بکن…
مارگارت: چهکار کنم؟
بریک: یک عاشق پیدا کن
#گربه_روی_شیروانی_داغ
#تنسی_ویلیامز
#نوراا_سادات
#خویشتن_شناسی
#رامسر
#سد_میجران
#مارکوه
#کپی_ممنوع♡
بریک: پس از روی شیروانی بپر، بپر. گربهها از روی شیروانی میپرند و با چهار دست و پایشان به زمین میافتند بدون اینکه زخمی شوند.
مارگارت: اوه، بله.
بریک: این کار را بکن! به خاطر خدا این کار را بکن…
مارگارت: چهکار کنم؟
بریک: یک عاشق پیدا کن
#گربه_روی_شیروانی_داغ
#تنسی_ویلیامز
#نوراا_سادات
#خویشتن_شناسی
#رامسر
#سد_میجران
#مارکوه
#کپی_ممنوع♡
۵۶.۷k
۲۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.