به حباب نگران لب یک رود قسم

به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم میگذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند..
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود،جامه اندوه مـپوشان هرگز...!
زندگی ذره کاهیست،
که کوهش کردیم،
زندگی نام نکویی ست،
که خارش کردیم،
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار،
زندگی نیست بجزدیدن یار
زندگی نیست بجزعشق،
بجزحرف محبت به کسی،
ورنه هرخاروخسی،
زندگی کرده بسی،
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دوسه تاکوچه وپس کوچه واندازه یک عمر بیابان دارد.
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد
در این فرصت کم ؟!
دیدگاه ها (۱)

تو که باشی غزل ها را مهیا میکنم هرشببرایت قافیه در شعر ها جا...

شمع سوزان توام پروانه را گم کرده امصاحب میخانه ام پیمانه را ...

ما را از سادگی ترسانده اند.هیچ کس نگفت سادگی هم خوب است .هیچ...

زندگی باغی استکه با عشق باقی است ،مشغول دل باش ، نه دل مشغول...

زیباترین قسم سهراب سپهری:به حباب نگران لب یک رود قسم، و به ک...

زیباترین قسم سهراب سپهری:به حباب نگران لب یک رود قسم، و به ک...

‍ زندگی ذره كاهیست،كه كوهش كردیم،زندگی نام نکویی ست،كه خارش ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط