درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت
در بین غزل نام تو را داد زدم ، داد
آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت
بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟
من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت
با شانه شبی راهی زلفت شدم اما …
من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت
در محفل شعر آمدم و رفتم و … گفتند
ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟
می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر
سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت:)
هوات واسم مثل یه بغض سنگینه
خیالت هم یه درده هم یه تسکینه
چیکار با این دل دیوونه کردی
که هنوز چشام
توی بیداری خوابتو می بینه
یه جای خالی تو دلم
گذاشتی که هنوز واسم
“دوسِت دارم” یه جمله ی غمگینه
عشقت
واسه دل من حسرته
همه جا واسم غربته
چرا با دلم بد کردی عشقم
من که
همه ی دلم اسمته
میتونم خواهش کنم
دوباره به من برگردی عشقم
خیال میکردم عشق تو یه تلقینه
نتیجه ی “دوسِت دارم” تهش اینه
انقد از عشقت شکستم
که دلم دنیای درده
کاش میفهمیدی دوریت با قلبم چه کرده
انقدَر انتظار کشیدم
که همه ی موهام سفیده
از تو و عشقت به من دلتنگیش رسیده
عشقت واسه دل من حسرته
همه جا واسم غربته
چرا با دلم بد کردی
عشقم من که
همه ی دلم اسمته
میتونم خواهش کنم
دوباره به من برگردی عشقم
#ویسگون#ویترین#طنز#عاشقانه#موسیقی
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت
در بین غزل نام تو را داد زدم ، داد
آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت
بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟
من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت
با شانه شبی راهی زلفت شدم اما …
من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت
در محفل شعر آمدم و رفتم و … گفتند
ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟
می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر
سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت:)
هوات واسم مثل یه بغض سنگینه
خیالت هم یه درده هم یه تسکینه
چیکار با این دل دیوونه کردی
که هنوز چشام
توی بیداری خوابتو می بینه
یه جای خالی تو دلم
گذاشتی که هنوز واسم
“دوسِت دارم” یه جمله ی غمگینه
عشقت
واسه دل من حسرته
همه جا واسم غربته
چرا با دلم بد کردی عشقم
من که
همه ی دلم اسمته
میتونم خواهش کنم
دوباره به من برگردی عشقم
خیال میکردم عشق تو یه تلقینه
نتیجه ی “دوسِت دارم” تهش اینه
انقد از عشقت شکستم
که دلم دنیای درده
کاش میفهمیدی دوریت با قلبم چه کرده
انقدَر انتظار کشیدم
که همه ی موهام سفیده
از تو و عشقت به من دلتنگیش رسیده
عشقت واسه دل من حسرته
همه جا واسم غربته
چرا با دلم بد کردی
عشقم من که
همه ی دلم اسمته
میتونم خواهش کنم
دوباره به من برگردی عشقم
#ویسگون#ویترین#طنز#عاشقانه#موسیقی
۷.۴k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳