همان روزهای اول

همان روز‌های اول
باید روی ماهت را می‌‌بوسیدم
#خداحافظی می‌‌کردم
و می‌‌رفتم
برای همیشه می‌‌رفتم
نمی‌ دانستم اما با چه لحنی
با چه دلی‌
با چه جراتی 
مانده‌ام با تو
کسی‌ شده ام
دو نیمه
نیمی #عشق می‌‌ورزد
نیمی می‌‌هراسد
نیمی با تو #زندگی می‌‌کند
نیمی از خودش می‌‌گریزد
به من بگو
فرسنگ‌ها دور از خودم
چگونه تو را همچنان بی‌ دریغ #دوست بدارم ؟
دیدگاه ها (۲)

نه دوری که منتظرت باشم و نه نزدیک که به آغوشت کشمنه از آنِ م...

محبوبم ...شما از همه چیز خبر دارید؟بگو در انتهای آه های من چ...

قاصدک به او بگوجای خالی اش این روزها خیلی به چشم می آید #بهر...

دلم یک اتفاق تازه می خواهد ...مثلا تو فرسنگ ها راه را بکوبی...

عشق و محبت گفتی نیست حتا نگاه معصومانه هم نیستبلکه ثابت کردن...

پارت 2

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط