کمتر کسی از ما داستان دوازده برادر و ننه سرما و چله بزرگ
کمتر کسی از ما داستان دوازده برادر و ننه سرما و چله بزرگ و چله کوچیکه رو برای بچه ها و نوه هایش تعریف می کنه.
تا قبل از سال ۱۳۵۷ این داستان ها در کتاب فارسی دوران ابتدایی وجود داشت.
چله بزرگ ...
چله کوچک ...
چار چار ...
سده ...
اهمن و بهمن ...
سیاه بهار ...
و سرما پیرزن ..
زمستان به دو بخش تقسیم می شه :
چله بزرگ (چله کلان)
چله کوچک (چله خرد)
چله بزرگ از یکم دی ماه تا دهم بهمن ماه
و چهل روز کامل می باشد.
چله کوچک از یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه
و بیست روز کامل
و به همین دلیل چون بیست روز کمتر است،چله کوچک نامیده شده است.
غروب آخرین روز چله بزرگ (جشن سده) برگزار می شده و مردم دور هم جمع می شدند و از این جشن لذت می بردند و در نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی به دور آتش،سده را جشن می گرفتند.
این دو برادر چله بزرگ و چله کوچک،در هشت روزی که در کنار همدیگر هستند،آن هشت روز را (چار چار) می نامند،به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک،چار چار می گویند.
پس از چار چار نوبت به اهمن و بهمن،پسران پیرزن (ننه سرما) می رسد که خودی نشان دهند.
ده روز اول اسفند را (اهمن) و ده روز دوم اسفند را (بهمن) می گویند.
و این بیست روز ممکن است آن قدر در بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله طعنه بزنند.
با توجه به شعری که قدیمی های نازنین می خواندند:
اهمن و بهمن
آرد كن صدمن
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهده همه با من
تا این جا بیست روز از اسفند به نام اهمن و بهمن نامگذاری شده اند.
می ماند ده روز آخر اسفند ماه که پنج روز اول (سیاه بهار) نام گرفته و شعری هم که قدیمی ها می خواندند:
سیاه بهار شب ببار و روز بکار
از این شعر هم مشخص می شود در این ایام شب ها بارندگی فراوان بوده و روزها کشاورزان مشغول کشت و زراعت بوده اند.
پنج روز آخر هم (سرما پیرزن کش) نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی،گاهی همراه با باد و اکثر اوقات از آسمان تگرگ می بارد که قدیمی های دل پاک،بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و مهره های آن به زمین می ريزد.
حیف است نسل جدید ما این ها را نشنوند و این قصه ها از صفحه روزگار محو شود.
شب چله دور هم و بدون موبایل پیشاپیش خوش بگذره.
#چله #شب_چله #یلدا #شب_یلدا
#چله_بزرگ #چله_کوچک #چله_کلان #چله_خرد #چارچار
#اهمن #بهمن #سیاه_بهار #سده #ننه_سرما
تا قبل از سال ۱۳۵۷ این داستان ها در کتاب فارسی دوران ابتدایی وجود داشت.
چله بزرگ ...
چله کوچک ...
چار چار ...
سده ...
اهمن و بهمن ...
سیاه بهار ...
و سرما پیرزن ..
زمستان به دو بخش تقسیم می شه :
چله بزرگ (چله کلان)
چله کوچک (چله خرد)
چله بزرگ از یکم دی ماه تا دهم بهمن ماه
و چهل روز کامل می باشد.
چله کوچک از یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه
و بیست روز کامل
و به همین دلیل چون بیست روز کمتر است،چله کوچک نامیده شده است.
غروب آخرین روز چله بزرگ (جشن سده) برگزار می شده و مردم دور هم جمع می شدند و از این جشن لذت می بردند و در نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی به دور آتش،سده را جشن می گرفتند.
این دو برادر چله بزرگ و چله کوچک،در هشت روزی که در کنار همدیگر هستند،آن هشت روز را (چار چار) می نامند،به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک،چار چار می گویند.
پس از چار چار نوبت به اهمن و بهمن،پسران پیرزن (ننه سرما) می رسد که خودی نشان دهند.
ده روز اول اسفند را (اهمن) و ده روز دوم اسفند را (بهمن) می گویند.
و این بیست روز ممکن است آن قدر در بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله طعنه بزنند.
با توجه به شعری که قدیمی های نازنین می خواندند:
اهمن و بهمن
آرد كن صدمن
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهده همه با من
تا این جا بیست روز از اسفند به نام اهمن و بهمن نامگذاری شده اند.
می ماند ده روز آخر اسفند ماه که پنج روز اول (سیاه بهار) نام گرفته و شعری هم که قدیمی ها می خواندند:
سیاه بهار شب ببار و روز بکار
از این شعر هم مشخص می شود در این ایام شب ها بارندگی فراوان بوده و روزها کشاورزان مشغول کشت و زراعت بوده اند.
پنج روز آخر هم (سرما پیرزن کش) نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی،گاهی همراه با باد و اکثر اوقات از آسمان تگرگ می بارد که قدیمی های دل پاک،بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و مهره های آن به زمین می ريزد.
حیف است نسل جدید ما این ها را نشنوند و این قصه ها از صفحه روزگار محو شود.
شب چله دور هم و بدون موبایل پیشاپیش خوش بگذره.
#چله #شب_چله #یلدا #شب_یلدا
#چله_بزرگ #چله_کوچک #چله_کلان #چله_خرد #چارچار
#اهمن #بهمن #سیاه_بهار #سده #ننه_سرما
۱۱.۴k
۲۶ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.