🔰 *عاشقانه های امام خمینی با خانواده*
🔰 *عاشقانه های امام خمینی با خانواده*
🔻وقت ناهار بود، سفره را پهن کردم و غذا را کشیدم. اما پدر سر سفره نمی آمد! مادر به زیارت رفته بود و برگشتش طول کشیده بود، با اینکه پدرم همه کارهایش را روی نظم انجام میداد، منتظر ماند تا مادرم بیاید. مادر که رسید، پدر با روی گشاده آمد و هر دو با هم سر سفره نشستند. بعد از رحلت پدر، مادرم میگفت در طول زندگی مشترکمان، هیچ وقت پدرت بدون من سر سفره غذا نمیرفت، مگر روزهای زندان، سفر یا تبعید. این یکی از هزاران مهرِ روح خدا بود، عاشقانههای او در خانه کم نبود، طعم عطوفت و مهربانیش را همه خانواده چشیده بودند.
#تربیت_همسرانه
#امام_خمینی
❤️لذت زندگی
🔻وقت ناهار بود، سفره را پهن کردم و غذا را کشیدم. اما پدر سر سفره نمی آمد! مادر به زیارت رفته بود و برگشتش طول کشیده بود، با اینکه پدرم همه کارهایش را روی نظم انجام میداد، منتظر ماند تا مادرم بیاید. مادر که رسید، پدر با روی گشاده آمد و هر دو با هم سر سفره نشستند. بعد از رحلت پدر، مادرم میگفت در طول زندگی مشترکمان، هیچ وقت پدرت بدون من سر سفره غذا نمیرفت، مگر روزهای زندان، سفر یا تبعید. این یکی از هزاران مهرِ روح خدا بود، عاشقانههای او در خانه کم نبود، طعم عطوفت و مهربانیش را همه خانواده چشیده بودند.
#تربیت_همسرانه
#امام_خمینی
❤️لذت زندگی
۳۶.۴k
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.