علامت ا.ت +علامت جیمین علامت سوهو ÷علامت یونا ×
علامت ا.ت +علامت جیمین _ علامت سوهو ÷علامت یونا ×
😈 موضوع : ارباب برده ای 😈
معرفی : سلام ا.ت هستم ۱۹ ساله از ایتالیا ولی برای ادامه تحصیل به کره جنوبی اومدم و یه خواهر کوچیکتر و یه برادر بزرگتر از خودم دارم برادرم ۲۵ سالشه ( سوهو ) خواهرم ۵ سال( یونا )
شخصیت ا.ت ( مهربون ،ترسو ، کیوت )
بیماری : قلبی
فوبیا ها :رعد و برق ، خون ، تاریکی ( دیگه خیلی داره )
جیمین : سلام پارک جیمین هستم ۲۶ ساله از سئول بزرگترین مافیا کره شخصیت ( خشن ، سرد ، جذاب )
بیماری :نداری
فوبیا :نداره
شروع داستان
+داشتم با یونه بازی میکردم که گفت بریم پارک منم گفتمباشه
رفتیم پارک یونا رفت تاب بازی منم داشتم نگاش میکردم و لبخند میزدم که از تاب اومد پایین و دوید یا خدا داره کجا میره داشت میفرت که خورد زمین یوناااا خوبی دوبلره دوید نمیرسیدم بهش که یدفعه خورد به یه مرد جذاب رفتم پیش یونا اجی چرا دویدی خوردی زمین چیزیت نشد
×هققق پام درد میکنه
+خیلی خب اجی کوچولو اروم باش هیچی نیست ببخشید اقا
_مشکلی نیست مراقب باش کوچولو
×من هقق کوچولو نیستم
+عهه یونا هیسس
×🤐
+بازم ببخشید
_مشکلی نیست بچس
رفتیم خونه
÷شما کجا بودین هااا میدونی چقدر نگرانتون شدم ساعت ۱۲شبه
+اههه ببخشید داداش یونا گفت بریم پارک انقدر داشتیم با هم بازی میکردیمحواسم به ساعت نبود
÷خیلی خب حداقل خبر میدادین
+وایی چقدر گیر میدی
÷تو چقدر گیر نمیدی
+😐😑خدا شفا بده
÷همچنین
+ممنون
÷خواهش
پارت اول
😈 موضوع : ارباب برده ای 😈
معرفی : سلام ا.ت هستم ۱۹ ساله از ایتالیا ولی برای ادامه تحصیل به کره جنوبی اومدم و یه خواهر کوچیکتر و یه برادر بزرگتر از خودم دارم برادرم ۲۵ سالشه ( سوهو ) خواهرم ۵ سال( یونا )
شخصیت ا.ت ( مهربون ،ترسو ، کیوت )
بیماری : قلبی
فوبیا ها :رعد و برق ، خون ، تاریکی ( دیگه خیلی داره )
جیمین : سلام پارک جیمین هستم ۲۶ ساله از سئول بزرگترین مافیا کره شخصیت ( خشن ، سرد ، جذاب )
بیماری :نداری
فوبیا :نداره
شروع داستان
+داشتم با یونه بازی میکردم که گفت بریم پارک منم گفتمباشه
رفتیم پارک یونا رفت تاب بازی منم داشتم نگاش میکردم و لبخند میزدم که از تاب اومد پایین و دوید یا خدا داره کجا میره داشت میفرت که خورد زمین یوناااا خوبی دوبلره دوید نمیرسیدم بهش که یدفعه خورد به یه مرد جذاب رفتم پیش یونا اجی چرا دویدی خوردی زمین چیزیت نشد
×هققق پام درد میکنه
+خیلی خب اجی کوچولو اروم باش هیچی نیست ببخشید اقا
_مشکلی نیست مراقب باش کوچولو
×من هقق کوچولو نیستم
+عهه یونا هیسس
×🤐
+بازم ببخشید
_مشکلی نیست بچس
رفتیم خونه
÷شما کجا بودین هااا میدونی چقدر نگرانتون شدم ساعت ۱۲شبه
+اههه ببخشید داداش یونا گفت بریم پارک انقدر داشتیم با هم بازی میکردیمحواسم به ساعت نبود
÷خیلی خب حداقل خبر میدادین
+وایی چقدر گیر میدی
÷تو چقدر گیر نمیدی
+😐😑خدا شفا بده
÷همچنین
+ممنون
÷خواهش
پارت اول
۳۶.۳k
۲۸ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.