مرا هزار امید است و هر هزار تویی

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

شروع شادی و پایان انتظار تویی

بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت

چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی

دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند

در این سرا تو بمان ! ای که ماندگار تویی
دیدگاه ها (۰)

دیده‌ام خورشید را در خواب، تعبیرش توییخواب دریا و شب مهتاب، ...

✴️✴️✴️✴️تو را من چشم در راهمشباهنگامگرم یاد آوری یا نهمن از ...

ای نور دل و دیده و جانم! چونی؟ وی آرزوی هر دو جهانم! چونی؟من...

نه در سر غیر سودای تو باشد نه در دل جز تمنای تو باشدبه کس غی...

مرا هزار امید است و هر هزار توییشروع شادی و پایان انتظار توی...

بمان در سینه ام ز آنجا که هم جانی و جانانینفس میگیرم از بویت...

..من اگر مستت شوم بانو، تو جامم میشوی؟هرچه دارم نذر چشمانت، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط