🌱🍒نمی دانم تنهایی کجا پیدایم کرد
🌱🍒نمیدانم تنهایی کجا پیدایم کرد
پشت کدام پنجره غافلگیرم کرد
در کدام خیابان، پشت کدام چراغ قرمز
کدام کافه، پشت کدام میز
در کدام فنجان قهوه
زیر کدام باران
در حوالی کدام غروب...
اما انگار با یک چمدان و یک بلیط یکطرفه آمده بود تا من را با خودش ببرد
به جایی که شبیه هیچ جا نیست
به جایی مبهم، هم دور و هم نزدیک!
تو بودی اما دستهایم را رها کرده بودی
تو بودی اما صدایم را نمیشنیدی
تو بودی اما پای قولهایت نبودی
تو بودی اما آنقدرها جرأت نداشتی
که جلویش را بگیری
تو بودی اما انگار نبودی!
ما دور شدیم
و تنهایی طوری من را با خودش برده
که حتی به خودم هم پس نمیدهد
مهم نیست
تنهایی را میبخشم
اما تو را نه...🌱🍒
#فرشته_رضایی
پشت کدام پنجره غافلگیرم کرد
در کدام خیابان، پشت کدام چراغ قرمز
کدام کافه، پشت کدام میز
در کدام فنجان قهوه
زیر کدام باران
در حوالی کدام غروب...
اما انگار با یک چمدان و یک بلیط یکطرفه آمده بود تا من را با خودش ببرد
به جایی که شبیه هیچ جا نیست
به جایی مبهم، هم دور و هم نزدیک!
تو بودی اما دستهایم را رها کرده بودی
تو بودی اما صدایم را نمیشنیدی
تو بودی اما پای قولهایت نبودی
تو بودی اما آنقدرها جرأت نداشتی
که جلویش را بگیری
تو بودی اما انگار نبودی!
ما دور شدیم
و تنهایی طوری من را با خودش برده
که حتی به خودم هم پس نمیدهد
مهم نیست
تنهایی را میبخشم
اما تو را نه...🌱🍒
#فرشته_رضایی
۷.۹k
۱۰ بهمن ۱۴۰۱