هایده

#هایده

عشق تو خوابی بود و بس
نقش سرابی بود و بس
این آمدن این رفتنت
رنج وعذابی بود و بس


🍁
دیدگاه ها (۵)

‌‌به قَدَم چو آفتابم، به خرابه‌ها بتابمبگریزم از عمارت، سخن ...

صبح شدامروز برایت چای میریزم نان و عسل می آورم که کامت شیرین...

پشت زیباترین لبخند :بیشترین راز ها نهفته است.زیباترین چشم. ب...

در آبی خجول آسمانپرنده‌ای صفیر زدکجاست، پس کجاست صبح؟جواب دا...

عشق تو خوابی بود و بس🫠

«اگر از من بپرسی عشق چیست؟ می‌گویم که عشق صدایِ توست؛که صد د...

ای تو هوای هر نفسعشق تو میورزم و بس!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط