یه دیالوگی بود که هر بار شنیدمش حس کردم

یه دیالوگی بود که هر بار شنیدمش حس کردم
که چقدر درسته و چقدر تو زندگیم اتفاق افتاده، میگفت :
وقتی آدم ی چیز خیلی با ارزش و از دست میده
و مدت طولانی به خاطرش ناراحت میمونه ،
اگر دوباره چیزیو از دست بده دیگه به اندازه اولین بار ناراحت نمیشه ،
شاید حتی طوری رفتار کنه انگار براش خیلی مهم نیست
و برگرده به روال قبلی زندگیش ،
میدونی آدم بعد از دست دادن ی سری چیزا سِر میشه ، خنثی میشه انگار که تموم احساساستتو
از اعماق وجودت با اشکات ریخته باشی
بیرون و حالا خالی از احساس باشی .
🚶🏿‍♀️🤍
دیدگاه ها (۴۶)

دردی که میکشی،اشتباهی‌که میکنی،اشکی که میریزی،حرفی که میشنوی...

گفت همینجا وایسا ، اینجا کجاست ؟! ..گفتم : جمهوری ، نرسیده ب...

گفت: "اینجوری هم نیست که یه دفعه فراموشش کنی .. مثلا اولش رو...

شازده کوچولو رو یادته ؟! ..کلی سیاره ی ریز ُ درشت رو گشت ، ب...

اگه یه روز با خودت رو به رو بشی چیکار می‌کنی؟ این سوال رو کس...

رمان فیک پارت 13نشنیدم پس 3قدم رفتم جلو که یهو یه بشکن زدو گ...

my month²پارت⁶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط