part⁶⁸
part⁶⁸
" یه نگاه به حالتت بکن بعد اینقدر بخور "jk
" تو میبنی بگو چجوری ام(مست) "a.t
" بیا بریم "jk
دست دختر گرفت ولی تا آمد از اونجا برن دست دختر دور گردنش حلقه شد
" نگفتی چجوری ام جوجو جونم؟!(مست) "a.t
" کاری نکن که بعدا پشیمون بشی "jk
" هیچ وقت از هیچی پیشمون نشدم حتی تو(مست) "a.t
با تموم کردن حرفش لباس هاشو روی لب های جئون گذاشت
حسابی در هپروت بود، خواست ا.ت از خودش جدا کنه ولی بیاختیار دستش سمت کمرش رفت
حلقه محکمی بین کمر دختر ایجاد کرد و اونو به خودش چسبوند
چشماشو بست و از فرصتی که نصیبش شده بود نهایت استفاده رو کرد
با هر بوسه اَتش جئون بیشتر میشد و دختر دست از این کار نمیکشید، جئون به نظر ناراضی نمیرسید
دستش بین موهای لختش برد و آرام نوازش میکرد، دستش روی گردن گرم جئون کشید و عمیق تر از قبل میبوسید
╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤
" ا.ت ا.ت ا.ت "V
با صدای تهیونگ آروم چشماشو باز کرد که نور خوشید از پنجره به چشمای خواب آلودش تابید و دوباره چشماشو بست
دوباره چشماشو باز کرد که با تهیونگ روبهرو شد
روی تخت نشسته بود و بهش خیره شده بود
با دیدنش خواب از سرش پرید و سریع برادرش در آغوش گرفت
" خیلی دلم برات تنگ شده بود "a.t
دستش روی کمر دختر کشید و با ملایم در گوشش صحبت کرد:
" خوشحالم که حالت خوبه... "V
از بغلش بیرون امد
" بعد از اینکه رفتم اتفاقی که نیوفتاد؟ "a.t
" اول بگو ببینم، این لباس چیه پوشیدی؟ "V
نگاهی به لباسش کرد، همون لباس های دیشب تنش بود
با یاد آوری اتفاقات دیشب و اینکه توی مستی چیکار کرده، صورتش قرمز شد و دستش روی دهنش گذاشت
" چیه؟ چرا قرمز شدی؟ دیشب کجا بودی؟ "V
" اعمم، خب... "a.t
" بردمش کلاب "jk
جئون به چهار چوب در تکیه داده بود
" اهان، پس چرا قرمز شدی ا.ت؟ "V
" دیشب زیادی بهش خوش گذشت برای همینه "jk
با لبخند ریزی به دختر نگاه کرد
" عوضی(اروم) "a.t
" چی گفتی؟ "V
" عا هیچی هیچی، چیزی نگفتم "a.t
" باش...(از روی تخت بلند شد) لباساتو عوض بیا پایین صبحونه بخور "V
از اتاق بیرون، جئون خواست بره که دختر اونو توی اتاق کشید و در بست
" این چه غلطی بود کردی؟(عصبی،باصدای اورم) "a.t
" چیو میگی؟ "jk
" دیشب، چرا اون کارو کردی؟(عصبی،باصدای اروم) "a.t
" من کردم؟ تو بودی میخواستی ماچم کنی آخرشم کار خودتو کردی "jk
" چرا جلومو نگرفتی؟ من مست بودم تو که حواستت سر جاش بود! "a.t
" خودتت زور شدی، بهتفتم پشیمون میشی نکن، گوش نکردی "jk
" اعح...کار دیگه ای که نکردم؟ "a.t
" وارد جزئیات شم؟ "jk
" ببین منو اگه باهام کاری کرده باشی پوست کلتو میکنم!(عصبی،با صدای اورم) "a.t
" اگه جلوتو نگرفته بودم تو اون کارو میکردی نه من "jk
" عین آدم جوابمو بده "a.t
" وارد جزئیات نمیشم "jk
سمت در رفت و سرشو سمت دختر چرخاند
" راستی دیشب خوب حال میکردیا "jk
" یه نگاه به حالتت بکن بعد اینقدر بخور "jk
" تو میبنی بگو چجوری ام(مست) "a.t
" بیا بریم "jk
دست دختر گرفت ولی تا آمد از اونجا برن دست دختر دور گردنش حلقه شد
" نگفتی چجوری ام جوجو جونم؟!(مست) "a.t
" کاری نکن که بعدا پشیمون بشی "jk
" هیچ وقت از هیچی پیشمون نشدم حتی تو(مست) "a.t
با تموم کردن حرفش لباس هاشو روی لب های جئون گذاشت
حسابی در هپروت بود، خواست ا.ت از خودش جدا کنه ولی بیاختیار دستش سمت کمرش رفت
حلقه محکمی بین کمر دختر ایجاد کرد و اونو به خودش چسبوند
چشماشو بست و از فرصتی که نصیبش شده بود نهایت استفاده رو کرد
با هر بوسه اَتش جئون بیشتر میشد و دختر دست از این کار نمیکشید، جئون به نظر ناراضی نمیرسید
دستش بین موهای لختش برد و آرام نوازش میکرد، دستش روی گردن گرم جئون کشید و عمیق تر از قبل میبوسید
╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤
" ا.ت ا.ت ا.ت "V
با صدای تهیونگ آروم چشماشو باز کرد که نور خوشید از پنجره به چشمای خواب آلودش تابید و دوباره چشماشو بست
دوباره چشماشو باز کرد که با تهیونگ روبهرو شد
روی تخت نشسته بود و بهش خیره شده بود
با دیدنش خواب از سرش پرید و سریع برادرش در آغوش گرفت
" خیلی دلم برات تنگ شده بود "a.t
دستش روی کمر دختر کشید و با ملایم در گوشش صحبت کرد:
" خوشحالم که حالت خوبه... "V
از بغلش بیرون امد
" بعد از اینکه رفتم اتفاقی که نیوفتاد؟ "a.t
" اول بگو ببینم، این لباس چیه پوشیدی؟ "V
نگاهی به لباسش کرد، همون لباس های دیشب تنش بود
با یاد آوری اتفاقات دیشب و اینکه توی مستی چیکار کرده، صورتش قرمز شد و دستش روی دهنش گذاشت
" چیه؟ چرا قرمز شدی؟ دیشب کجا بودی؟ "V
" اعمم، خب... "a.t
" بردمش کلاب "jk
جئون به چهار چوب در تکیه داده بود
" اهان، پس چرا قرمز شدی ا.ت؟ "V
" دیشب زیادی بهش خوش گذشت برای همینه "jk
با لبخند ریزی به دختر نگاه کرد
" عوضی(اروم) "a.t
" چی گفتی؟ "V
" عا هیچی هیچی، چیزی نگفتم "a.t
" باش...(از روی تخت بلند شد) لباساتو عوض بیا پایین صبحونه بخور "V
از اتاق بیرون، جئون خواست بره که دختر اونو توی اتاق کشید و در بست
" این چه غلطی بود کردی؟(عصبی،باصدای اورم) "a.t
" چیو میگی؟ "jk
" دیشب، چرا اون کارو کردی؟(عصبی،باصدای اروم) "a.t
" من کردم؟ تو بودی میخواستی ماچم کنی آخرشم کار خودتو کردی "jk
" چرا جلومو نگرفتی؟ من مست بودم تو که حواستت سر جاش بود! "a.t
" خودتت زور شدی، بهتفتم پشیمون میشی نکن، گوش نکردی "jk
" اعح...کار دیگه ای که نکردم؟ "a.t
" وارد جزئیات شم؟ "jk
" ببین منو اگه باهام کاری کرده باشی پوست کلتو میکنم!(عصبی،با صدای اورم) "a.t
" اگه جلوتو نگرفته بودم تو اون کارو میکردی نه من "jk
" عین آدم جوابمو بده "a.t
" وارد جزئیات نمیشم "jk
سمت در رفت و سرشو سمت دختر چرخاند
" راستی دیشب خوب حال میکردیا "jk
۳.۵k
۰۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.