سمبوسه ی داغ کنار خیابان . .
سمبوسه ی داغ کنار خیابان . .
سس قرمزِ بیرون زده از گوشه ی لب هایش
نگاه ؛ نگاه . .
لبم سُسی شده ؟
اره .
پاکش کن برام . .
بیار جلو لبتو . !
نه ؛ با دستمال نه . . سم بوسه ! میفهمی ؟ سم بوسه . !
بوسه ی گرم در پیاده رو سرد . .
صدای مامور . .
بی توجهی ما . .
نزدیک آمدن مامور . .
نگاه زیر چشمی به مامور اما ناتوان از جدا شدن ؛ جدایمان کرد ، به زور . .
سوار شید باید بریم کلانتری . !
با لهجه حرف میزد . .
خندید . .
از خنده اش خنده ام گرفت . .
نگاه های سربازهای خسته در حیاط کلانتری ؛ چشمک دژبان و صدایِ ارامش . .
نترس یه تعهد میگیرن ولتون میکنن . .
ترسیده بود . .
استرس داشت . .
مامور دیگر با شکمی گنده و دمپایی لا انگشتی . .
چه نسبتی دارید با هم ؟
نگاهم کرد . .
انگار سوال او هم بود . !
همه چیزمه . .
تو شناسنامت زده همه چیزته ؟
شناسناممه !
چی ؟
هویتمه . .
که هویتته ؟
نباشه نیستم . .
با نگاه خیره بعد از من تکرار کرد . .
نباشه نیستم . !
عصبانیت مامور . .
تست الکل بگیرید .
تست الکل چیه ؟
تو حالت خوش نیست ؛ مستی . .
اره مستم ؛ از من نه از چشمای اون خانوم باید تست الکل بگیرید . !
خانوم پاشو زنگ بزن خانوادت بیان . .
ترسیده بود . .
آب دهانش را به سختی قورت میداد . .
ببخشید توروخدا . !
گریه اش گرفت . .
دستش را مقابل صورتش گرفت و زیر گریه زد ؛ نگاهم میکرد و گریه میکرد . .
چه خبطِ شیرینی . .
دستتو بردار از رو صورتت جانم . .
گریه . .
میگم دستتو بردار یه لحظه . .
دستش را کنار زد . .
قربون اون دماغ تپل و سرخ شدت برم که انقد میاد به پفِ زیر چشمات . .
پیچیدن صدای سیلی در سالن کلانتری . .
گوشم سوت کشید . .
من سیلی خوردم او صورتش را گرفت !
ببرینش بازداشگاه تا تلکیفشون روشن شه . .
جلو آمد . .
نگاه . .
نگاه . .
دوسِت دا . .
کنار پیاده رو . .
آقا ، آقا . .
صدای مامور . .
پاشو آقا اینجا نشین ؛ بلند شو . .
به خودم آمدم . .
صورتم را گرفتم . .
گوشم سوت میکشید . .
نباشه نیستم . !
نیستی ؛ هستم . .
نیستی ؛ هستم . !🥀🥲🖤
سس قرمزِ بیرون زده از گوشه ی لب هایش
نگاه ؛ نگاه . .
لبم سُسی شده ؟
اره .
پاکش کن برام . .
بیار جلو لبتو . !
نه ؛ با دستمال نه . . سم بوسه ! میفهمی ؟ سم بوسه . !
بوسه ی گرم در پیاده رو سرد . .
صدای مامور . .
بی توجهی ما . .
نزدیک آمدن مامور . .
نگاه زیر چشمی به مامور اما ناتوان از جدا شدن ؛ جدایمان کرد ، به زور . .
سوار شید باید بریم کلانتری . !
با لهجه حرف میزد . .
خندید . .
از خنده اش خنده ام گرفت . .
نگاه های سربازهای خسته در حیاط کلانتری ؛ چشمک دژبان و صدایِ ارامش . .
نترس یه تعهد میگیرن ولتون میکنن . .
ترسیده بود . .
استرس داشت . .
مامور دیگر با شکمی گنده و دمپایی لا انگشتی . .
چه نسبتی دارید با هم ؟
نگاهم کرد . .
انگار سوال او هم بود . !
همه چیزمه . .
تو شناسنامت زده همه چیزته ؟
شناسناممه !
چی ؟
هویتمه . .
که هویتته ؟
نباشه نیستم . .
با نگاه خیره بعد از من تکرار کرد . .
نباشه نیستم . !
عصبانیت مامور . .
تست الکل بگیرید .
تست الکل چیه ؟
تو حالت خوش نیست ؛ مستی . .
اره مستم ؛ از من نه از چشمای اون خانوم باید تست الکل بگیرید . !
خانوم پاشو زنگ بزن خانوادت بیان . .
ترسیده بود . .
آب دهانش را به سختی قورت میداد . .
ببخشید توروخدا . !
گریه اش گرفت . .
دستش را مقابل صورتش گرفت و زیر گریه زد ؛ نگاهم میکرد و گریه میکرد . .
چه خبطِ شیرینی . .
دستتو بردار از رو صورتت جانم . .
گریه . .
میگم دستتو بردار یه لحظه . .
دستش را کنار زد . .
قربون اون دماغ تپل و سرخ شدت برم که انقد میاد به پفِ زیر چشمات . .
پیچیدن صدای سیلی در سالن کلانتری . .
گوشم سوت کشید . .
من سیلی خوردم او صورتش را گرفت !
ببرینش بازداشگاه تا تلکیفشون روشن شه . .
جلو آمد . .
نگاه . .
نگاه . .
دوسِت دا . .
کنار پیاده رو . .
آقا ، آقا . .
صدای مامور . .
پاشو آقا اینجا نشین ؛ بلند شو . .
به خودم آمدم . .
صورتم را گرفتم . .
گوشم سوت میکشید . .
نباشه نیستم . !
نیستی ؛ هستم . .
نیستی ؛ هستم . !🥀🥲🖤
۱۱.۲k
۲۱ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.