دیگه بهت فکر نمی کنم. شدی برام مثل میلیاردها آدمی که رو ک
دیگه بهت فکر نمیکنم. شدی برام مثل میلیاردها آدمی که رو کُره زمینن و من حتی اسمشون رو هم نمیدونم. دیگه دلم برات تنگ نمیشه، دیگه با فکرت بغض راهِ گلومو نمیبنده، دیگه عکساتو نگاه نمیکنم، دیگه وُیسات خوشحالم نمیکنن، دیگه دلم نمیخواد بیام دیدنت، دیگه سراغتو از دوستامون نمیگیرم، دیگه دلم نمیخواد بهت زنگ بزنم، دیگه حتی دیدنت با اون استایل مورد علاقمم ذرهای خوشحالم نمیکنه. دیگه برام مهم نیستی، دیگه نگرانت نیستم، دیگه دلشوره ندارم برات، دیگه حرفاتو تو ذهنم مرور نمیکنم، دیگه شمارتو حفظ نیستم، دیگه نمیخوام بدونم کجایی؛ حتی صدات هم یادم رفته. شاید اگه یه روز ببینمت هم، راهمو کج کنم و ازت دور شم. همینقدر ازت دلگیرم، پرم، غمگینم. همینقدر ازت دورم. دوری نه به معنیِ فاصله، نه؛ اینبار دیگه دوریِ بینِ ما، دوریِ همیشگیه. تو راهتو ازم جدا کردی، تو منو شکوندی، تو منو پس زدی، تو باعث شدی قلبم یخ بزنه، تو همه چیزو خراب کردی، تو باعثِ این فاصلهای. تو داستانِ قشنگمون رو به تلخترین داستان تبدیل کردی. میبینی؟! دیگه برام مرکز توجه نیستی. دیگه قلبم برات ذوق نمیکنه. میتونم بگم دیگه دوستت ندارم و نمیخوام برگردی. تو برای همیشه غریبهای خواهی موند که زمانی همهچیزِ من بود.
و خودتم خوب میدونی همه ی اینایی که گفتم همش حقیقت رابطه ما بود !
و خودتم خوب میدونی همه ی اینایی که گفتم همش حقیقت رابطه ما بود !
۹.۲k
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.