مادربزرگ میگفت چای را
مادربزرگ میگفت چای را
باید توی قوری چینی دم گذاشت،
قوری چینی عطر بهارنارنج را
یکطور دیگری در میآورد. عطر زعفران را ،
بوی گل محمدی ، هل را ، دارچین را
راست می گفت چای دم کردم
یک هل کوچک انداختم توی قوری.
حالا یک بوی خوبی پیچیده توی همه خانه،
توی تمام وجودم . به دانه کوچک هل
توی قوری نگاه میکنم و با خودم فکر میکنم
این دانه به این کوچکی چه کارستانی کرده
زندگیم را گرم کرده انگار...😊☕
بعضی وقت ها لازم است با همین چیزهای کوچک
زندگی را گرم کنیم ، خوش رنگ کنیم ، خوشبو کنیم
باید توی قوری چینی دم گذاشت،
قوری چینی عطر بهارنارنج را
یکطور دیگری در میآورد. عطر زعفران را ،
بوی گل محمدی ، هل را ، دارچین را
راست می گفت چای دم کردم
یک هل کوچک انداختم توی قوری.
حالا یک بوی خوبی پیچیده توی همه خانه،
توی تمام وجودم . به دانه کوچک هل
توی قوری نگاه میکنم و با خودم فکر میکنم
این دانه به این کوچکی چه کارستانی کرده
زندگیم را گرم کرده انگار...😊☕
بعضی وقت ها لازم است با همین چیزهای کوچک
زندگی را گرم کنیم ، خوش رنگ کنیم ، خوشبو کنیم
۴.۳k
۰۸ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.