پارت۷۲
پارت۷۲
ارامشی برای حس تو
ویو ا.ت
...صبح بیدار شدم دیدم ددی نیس به ساعت نگاه کردم...نه ساعت۹...سریع بلندشدم و رفتم پایین که یهو دستی از پ/شت دور کم/رم حلقه شد....فورا برگشتم....ددی بود....ولی چرا خونس....به چشمام خیره شد و با لبخند گفت
+صبح بخیر بیبی گرلم(لبخند)
- چر...( پرید وسط حرفم)
+ صبح بخیر من کو؟(اخم کیوت)
- صبح بخیر...حالا...(بی حال)(پرید باز وسط حرفم)
+ همین؟(اخم کیوت و مظلو)
- (دستمو دور گ/ردنش انداختم و ل/باشو کوتاه بو/سیدم و تو چشمای ستاره ایش زل زدم) صبح بخیر ددی جونم(لبخند)
+(لبخند خرگوشی) حالا شد
- خب حالا چرا منو بیدار نکردی برم دانشگاه خودتم که نرفتی شرکت ددی؟
+(یکی از دستامو از دور کم/رش برداشتمو رو شکمش گذاشتم)بخاطر این کوچولو(ذوق)
- ددی جونم(لبخند)
+ جونم(لبخند)
- ما نمیتونیم به بیبی چک اعتماد کنیم....تازشم اپات(بابات) حتما ناراحت میشه چون هم شما نرفتی شرکت هم من نرفتم دانشگاه(لبخند)
+ خب....پس بیا بریم صبونه بخوریم که بریم ازمایش بدی مطمعن بشیم ساعت۴ یا ۵ هم میریم خونه بابام اینا(ذوق)
- باش(لبخند کیوت)(رفتیم صبحونه خوردیم ...ولی من خیلی خوردم خیلیییی جوری که ددی فقط نگام میکرد ..تاحالا انقد زیاد نخورده بودم.....وقتی تموم کردم با کمک ددی ظرفارو شستیم و اماده شدیمو رفتیم با ماشین ددی بیمارستان....)
+(...ا.ت رو یه صندلی نشستو من براش نوبت گرفتم و برگشتم نشستم پیشش....بعد چند مین نوبتش شد و رفت و بعد چند مین ازمایش داد و برگشت......دستشو گرفتم و رفتم سمت منشی . گفتم)(علامت منشی/) ببخشید جواب کی میگیریم؟
/ اگر زود جواب و میخواد یکم پاتون هزینه میوفته و ۳ساعت دیگه میتونید جوابو بگیرید در غیر این صورت ۲روز دیگه (لبخند)
+ هزینش مهم نیس تا ۳ساعت دیگه جواب ازمایشو میخوام
/ چشم
+ (هزینه رو حساب کردم و دست ا.ت گرفتم و رفتیم سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم ....گفتم تا۳ساعت دیگه یکم خرید کنیم و بگردیم پس راهمو تغییر دادم که ا.ت گف)
- ددی داریم کجا میریم(تعجب)
+خرید(لبخند)
- اخجونننن(ذوق)
+(خنده)(رفتیم پاساژ و کلی خرید کردیم و لباس خریدیم ولی من دنبال یچیز دیگه بودم....تا ا.ت داشت لباسا رو میدید رفتم سمت فروشنده و بهش گفتم) عزر میخوام ست های دوتیکه زنونتون کجان؟
حمایتتتتتت لاومممم
ارامشی برای حس تو
ویو ا.ت
...صبح بیدار شدم دیدم ددی نیس به ساعت نگاه کردم...نه ساعت۹...سریع بلندشدم و رفتم پایین که یهو دستی از پ/شت دور کم/رم حلقه شد....فورا برگشتم....ددی بود....ولی چرا خونس....به چشمام خیره شد و با لبخند گفت
+صبح بخیر بیبی گرلم(لبخند)
- چر...( پرید وسط حرفم)
+ صبح بخیر من کو؟(اخم کیوت)
- صبح بخیر...حالا...(بی حال)(پرید باز وسط حرفم)
+ همین؟(اخم کیوت و مظلو)
- (دستمو دور گ/ردنش انداختم و ل/باشو کوتاه بو/سیدم و تو چشمای ستاره ایش زل زدم) صبح بخیر ددی جونم(لبخند)
+(لبخند خرگوشی) حالا شد
- خب حالا چرا منو بیدار نکردی برم دانشگاه خودتم که نرفتی شرکت ددی؟
+(یکی از دستامو از دور کم/رش برداشتمو رو شکمش گذاشتم)بخاطر این کوچولو(ذوق)
- ددی جونم(لبخند)
+ جونم(لبخند)
- ما نمیتونیم به بیبی چک اعتماد کنیم....تازشم اپات(بابات) حتما ناراحت میشه چون هم شما نرفتی شرکت هم من نرفتم دانشگاه(لبخند)
+ خب....پس بیا بریم صبونه بخوریم که بریم ازمایش بدی مطمعن بشیم ساعت۴ یا ۵ هم میریم خونه بابام اینا(ذوق)
- باش(لبخند کیوت)(رفتیم صبحونه خوردیم ...ولی من خیلی خوردم خیلیییی جوری که ددی فقط نگام میکرد ..تاحالا انقد زیاد نخورده بودم.....وقتی تموم کردم با کمک ددی ظرفارو شستیم و اماده شدیمو رفتیم با ماشین ددی بیمارستان....)
+(...ا.ت رو یه صندلی نشستو من براش نوبت گرفتم و برگشتم نشستم پیشش....بعد چند مین نوبتش شد و رفت و بعد چند مین ازمایش داد و برگشت......دستشو گرفتم و رفتم سمت منشی . گفتم)(علامت منشی/) ببخشید جواب کی میگیریم؟
/ اگر زود جواب و میخواد یکم پاتون هزینه میوفته و ۳ساعت دیگه میتونید جوابو بگیرید در غیر این صورت ۲روز دیگه (لبخند)
+ هزینش مهم نیس تا ۳ساعت دیگه جواب ازمایشو میخوام
/ چشم
+ (هزینه رو حساب کردم و دست ا.ت گرفتم و رفتیم سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم ....گفتم تا۳ساعت دیگه یکم خرید کنیم و بگردیم پس راهمو تغییر دادم که ا.ت گف)
- ددی داریم کجا میریم(تعجب)
+خرید(لبخند)
- اخجونننن(ذوق)
+(خنده)(رفتیم پاساژ و کلی خرید کردیم و لباس خریدیم ولی من دنبال یچیز دیگه بودم....تا ا.ت داشت لباسا رو میدید رفتم سمت فروشنده و بهش گفتم) عزر میخوام ست های دوتیکه زنونتون کجان؟
حمایتتتتتت لاومممم
۱.۳k
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.