دلنوشته
#دلنوشته
عشق!
سه حرفه کوتاه دارد ، سه حرف که ظاهری کوتاه و کوچک دارد که با خود یک کلمه کوچک تر را به ارمغان آورده است ....
عشق سه حرف بی انتها دارد که آدمی را با کوتاهی کلامش و حروفش به ناباوری و همچون شیطانی درونی که در شانه چپ انسان است گول میزند....
اما...
اما خدا میداند و انسان هایی که گیر این ماره موزی که با حروفش هیتنو تیزت میکند ...
عشق سه حرف دارد و هر حرفش معنا ها در خود جای داده است ، معنا هایی طولانی و بی انتها که گر کله کتاب هایه دنیوری را با ها بخوانی و گر کل جهان هستی را دنبالش بگردی پیدایش نمیکنیو معنایش را نمیتوانی کامل کنی ....
عشق درمیانه همه آدم هاست در میان تمامی موجودات فرقی ندارد زمینی باشد یا هپایی همه ما عاشقیم و عشق را نمیدانیم و نمیفهمیم وگونه است ، اصلا شکل و شمایلی دارد؟!
کافیست ، فقط کافیست به کسی آن عشقی که داری به اطرافیانت به کسانی دیگر ان عشق عمومیت ، عشقی خاص و تک بشود ، کافیست گرفتارش شوی تا در باتلاقش فرو بروی.
آن وقت است که ماننده پرنده ای در قفس ماننده دزدی ور زندان هَچَل میشوی ، هیچ کس نمیتواند تورو بیرون بیاورد از ان زندان از ان چاه عمیق و بی انتها....
فقط کسانی معنایه عشق را درک میکنند که گرفتارش شوند؛ حال من گرفتاره این عشقم ، گاه عشق شیرین و گاه تلخ همچون زهری بر رویه قلب و جانت
عشق!
سه حرفه کوتاه دارد ، سه حرف که ظاهری کوتاه و کوچک دارد که با خود یک کلمه کوچک تر را به ارمغان آورده است ....
عشق سه حرف بی انتها دارد که آدمی را با کوتاهی کلامش و حروفش به ناباوری و همچون شیطانی درونی که در شانه چپ انسان است گول میزند....
اما...
اما خدا میداند و انسان هایی که گیر این ماره موزی که با حروفش هیتنو تیزت میکند ...
عشق سه حرف دارد و هر حرفش معنا ها در خود جای داده است ، معنا هایی طولانی و بی انتها که گر کله کتاب هایه دنیوری را با ها بخوانی و گر کل جهان هستی را دنبالش بگردی پیدایش نمیکنیو معنایش را نمیتوانی کامل کنی ....
عشق درمیانه همه آدم هاست در میان تمامی موجودات فرقی ندارد زمینی باشد یا هپایی همه ما عاشقیم و عشق را نمیدانیم و نمیفهمیم وگونه است ، اصلا شکل و شمایلی دارد؟!
کافیست ، فقط کافیست به کسی آن عشقی که داری به اطرافیانت به کسانی دیگر ان عشق عمومیت ، عشقی خاص و تک بشود ، کافیست گرفتارش شوی تا در باتلاقش فرو بروی.
آن وقت است که ماننده پرنده ای در قفس ماننده دزدی ور زندان هَچَل میشوی ، هیچ کس نمیتواند تورو بیرون بیاورد از ان زندان از ان چاه عمیق و بی انتها....
فقط کسانی معنایه عشق را درک میکنند که گرفتارش شوند؛ حال من گرفتاره این عشقم ، گاه عشق شیرین و گاه تلخ همچون زهری بر رویه قلب و جانت
۱.۱k
۲۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.