شبایستادهاستخیرهینگاهاو

#شب_ایستاده_است._خیره‌ی_نگاه_او
بر چارچوب پنجره‌ی من.
با جنبش است پیکر او
گرم یک جدال!
بسته است نقش بر تن لب‌هایش
تصویر یک سوال...
دیدگاه ها (۰)

#این_را_شکوفه_های_نورس_زمستان_به_من_گفتند:تو کم کم داری می آ...

#من_از_تنهاترین_تنهایی_دنیامن از پژواک فریاد زمین آغاز خواهم...

#شب_امن_و حضـــورِ قلب و ذوقِ وصـــل...

#حبس_ڪن_مرا_در_حصار_آغوشت احساس لغزانِ مـناسارت آغوش تو را م...

چشم مستت چه کند با من بیمار امشب این دل تنگ من و این تن بیما...

🌱🍒پیکر تراش پیرم و با تیشه ی خیالیک شب تو را ز مرمر شعر آفری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط