در دریاچه کوچک نه چندان زیبا به رقص خود ادامه میداد
در دریاچه کوچکِ نه چندان زیبا ، به رقص خود ادامه میداد ، اب دریاچه به سبز رنگ میزد و زیبایی اورا چند برابر میکرد.. بالهایَش را در آسمانِ ابری به پرواز درمیآوَردو باچشمانِ افسون گرش به من مینگریست.. زیبا بود.. آسمانِ ابری ، دریاچهء مهآلود و آب سبز رنگش ، هوای غلیظ و اکسیژن کم آنجا همه ترکیبی برنده از بدترین مکان بودند اما قو کوچولوی من.. او شاهکاری بود مانند ماه که در سیاهیِ خلاء اسمان .. با تاریکی مطلق به رقص نور میپردازد..¡
- ۴.۸k
- ۰۵ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط