من که در کوچه ی تنهایی خود گم شده ام

من که در کوچه‌ ی تنهایی خود گم شده ام
من در آوای پریشانی خود گم شده ام..
‌ ‌ من همانم که در این قافیه ها پیر شدم
من میان تو و این فاصله زنجیر شدم..
‌ ‌ ‌من که بازیچه ی یک عشق خیالی بودم
صفحه ی چندمِ یک دفترِ خالی بودم..
من همانم که کسی یاد مرا یاد نکرد
دلِ غم‌دیده ی من را کَمَکی شاد نکرد..
‌من همانم که خبر از اثرم نیست عزیز
تو چه میدانی در این سینه چه آهیست عزیز..


‌ ‌ ‌

‌ ‌ ‌

‌ ‌ ‌



















N😔‌ ‌ ‌
دیدگاه ها (۱)

#درخواستی🦋

من تورا در کجای این پس کوچه های خاطراتم‌ پنهان کنم ،باید بیا...

دلم تنگ است برای برادری کهپشت حرف هایش…پشت نوازش هایش…پشت سر...

خوشحال میشم جواب بدین 😊🙏🏻🌷👇 👇 👇@𝐌𝐇𝐌𝐃𝐑𝐇𝐘𝐌𝟒𝟐𝟕𝟎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌...

🔴 حکایت دو مداد سیاهاز دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط