یه دیالوگی تو "بترکال سال" هست که میگه :
یه دیالوگی تو "بترکالسال" هست که میگه :
«یه روز صبح از خواب بیدار میشی و شروع میکنی به انجام دادن کارهای روزانهت ، مدتی میگذره و بعد یادت میاد که ساعاتی از روز گذشته و بهش فکر نکردی»
بالاخره یک روز فراموش میشه...
«یه روز صبح از خواب بیدار میشی و شروع میکنی به انجام دادن کارهای روزانهت ، مدتی میگذره و بعد یادت میاد که ساعاتی از روز گذشته و بهش فکر نکردی»
بالاخره یک روز فراموش میشه...
۸.۴k
۱۴ مهر ۱۴۰۲