بغض داره خفه م میکنه و نمیدونم چجوری هق هق گریه هام و مها
بغض داره خفه م میکنه و نمیدونم چجوری هق هق گریه هام و مهار کنم تا بقیه و بیدار نکنه
تصمیم گرفته بودم قوی باشم و گریه نکنم اما طبق معمول دلتنگی این موقه ی شب آوار شده رو قلبم و کاری از دستم بر نمیاد
دلم میخاد بت پیام بدم و شب بخیر بگم ؛ بعد بفهمی روال نیستم و بهم بگی : " فک کن الان تو بغلم خوابیدی ، همین قدر آرامش بخش!..."
نمیدونم چیکار باید بکنم که درد قلبم آروم بگیره ، میرم تو چتامون صدات و پلی میکنم و چشمای خیسم و میبندم ؛ چشمات میان تو ذهنم و تصور میکنم داری دستات و میکشی زیر چشمام تا اشکام پاک بشن و تو صورتم اثری ازشون نباشه
دوس دارم دوباره مثل اون روز ازت بپرسم :
+اگه بفهمی کلی قرص پشت هم خوردم و از نفس کشیدنم خسته شدم چیکار میکنی!؟
توام بغض کنی نگران شی و در به در دنبال شماره ی مامانم بگردی تا بهش بگی زودتر من و برسونه بیمارستان
میخام بیام باهات شوخی کنم و تو با فوش جوابم و بدی بعدم بگی هیچ صمیمیتی محکم تر از این فوشا نیست
میخام برام بخندی ؛ پشت هم ویس بفرستی آهنگ بخونی و آخرشم اون جمله ی معروفت و بگی
اصلا میخام هی بنویسم و تو هی نخونی
بعد بیام واست چس شم و توام همون نصف شبی از دلم دربیاری :)!...
عاره نیستی و من زورم به این همه دلتنگی نمیرسه...
_از وقتی نیست؛
اینجا تاریکه روزاش :)
12فروردین ماه 1401
تصمیم گرفته بودم قوی باشم و گریه نکنم اما طبق معمول دلتنگی این موقه ی شب آوار شده رو قلبم و کاری از دستم بر نمیاد
دلم میخاد بت پیام بدم و شب بخیر بگم ؛ بعد بفهمی روال نیستم و بهم بگی : " فک کن الان تو بغلم خوابیدی ، همین قدر آرامش بخش!..."
نمیدونم چیکار باید بکنم که درد قلبم آروم بگیره ، میرم تو چتامون صدات و پلی میکنم و چشمای خیسم و میبندم ؛ چشمات میان تو ذهنم و تصور میکنم داری دستات و میکشی زیر چشمام تا اشکام پاک بشن و تو صورتم اثری ازشون نباشه
دوس دارم دوباره مثل اون روز ازت بپرسم :
+اگه بفهمی کلی قرص پشت هم خوردم و از نفس کشیدنم خسته شدم چیکار میکنی!؟
توام بغض کنی نگران شی و در به در دنبال شماره ی مامانم بگردی تا بهش بگی زودتر من و برسونه بیمارستان
میخام بیام باهات شوخی کنم و تو با فوش جوابم و بدی بعدم بگی هیچ صمیمیتی محکم تر از این فوشا نیست
میخام برام بخندی ؛ پشت هم ویس بفرستی آهنگ بخونی و آخرشم اون جمله ی معروفت و بگی
اصلا میخام هی بنویسم و تو هی نخونی
بعد بیام واست چس شم و توام همون نصف شبی از دلم دربیاری :)!...
عاره نیستی و من زورم به این همه دلتنگی نمیرسه...
_از وقتی نیست؛
اینجا تاریکه روزاش :)
12فروردین ماه 1401
۶۵.۴k
۱۱ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.