ای کاش کسی میفهمید
ای کاش کسی میفهمید
ای کاش کسی سعی میکرد تا کِه درک کند
کمی تلاش هم کافیست برایِ دیدن اشکهایی در پشتِ پلکهایِ بستهام پنهان کردهام..
به هنگامی که نفسم را پس میفِرستَم ، درد نیز به همراههَش گوش را نوازش میکند . در نوشته هایَم درد برای چشمها دست تکان میدهد . بوم هایم نیز درد را به تصویر میکشند ؛ در باقیِ صفحاتِ زندگیام نیز درد اولین چیزیست که میتوان تماشا کرد
با این حال . کسی کوچک تلاشی برایِ فهمیدنش نمیکند . انتظاری هم ندارم در هر حال ، شاید دردهایِ خودشان چشمهایِشان را کور کرده . شاید داستان زندگی آنقدر برایِ انها خستهکننده بوده که دیگر توانی از بهر تلاش برای دیگران ندارند ..
ای کاش کسی سعی میکرد تا کِه درک کند
کمی تلاش هم کافیست برایِ دیدن اشکهایی در پشتِ پلکهایِ بستهام پنهان کردهام..
به هنگامی که نفسم را پس میفِرستَم ، درد نیز به همراههَش گوش را نوازش میکند . در نوشته هایَم درد برای چشمها دست تکان میدهد . بوم هایم نیز درد را به تصویر میکشند ؛ در باقیِ صفحاتِ زندگیام نیز درد اولین چیزیست که میتوان تماشا کرد
با این حال . کسی کوچک تلاشی برایِ فهمیدنش نمیکند . انتظاری هم ندارم در هر حال ، شاید دردهایِ خودشان چشمهایِشان را کور کرده . شاید داستان زندگی آنقدر برایِ انها خستهکننده بوده که دیگر توانی از بهر تلاش برای دیگران ندارند ..
- ۲.۷k
- ۰۱ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط