خانمسلاموشکرکهسبزاستحالتان

#خانم_سلام_و_شکر_که_سبز_است_حالتان
کم باد و گم از آینه، زنگِ ملالتان

نیّت به روشنایی چشم شما خوش است
چندانکه آفتابِ تمام‌ست فالتان

رگباری آمدیم و به باغ شما زدیم
پیش از رسیده گشتن اندوهِ کالتان

با چشمتان امیره‌ی دلهای غارتی
عشق آن‌چه می‌برید غنیمتْ حلالتان

تا روزها به هفته و ماه‌ند در گذار
ماییم و انس خاطره‌ی دیرسالتان

انگار قصّه‌ی غم عشقید و بی‌زمان
اینسان که کهنگی نپذیرد مقالتان

عین حقیقت‌ید و به اندازه‌ی خیال
دورید از زوال، چه بیمِ زوالتان؟

تا حسن بر جبینِ شما خطّ خوش نوشت
بد برنتابد آینه‌ی بی‌مثالتان

آلوده‌ی غمیم و غباریم کر دهید،
ما را در آبگیر حضور زلالتان

تا این غزل چریده‌ی آن چشم خوشچراست
خوش بادمان قصیل به کام غزالتان...
دیدگاه ها (۰)

#آفتاب_مهربانی_سایهٔ_تو_بر_سر_منای که در پای تو پیچید ساقهٔ ...

#قرار_از_تو_شمال_از_تو_خیالِ_مخملش_با_منشب و باران و یک کلبه...

#بوی_بهار_می_شنوم_از_صدای_تونازکتر از گل است گل ِ گونه های ت...

#کوچه‌ها_باریکن_دکونا_بسته_سخونه‌ها تاریکن، طاقا شیکسته س از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط