تهگوک: عمو نامی...
تهگوک: عمو نامی...
نامجون: چیه؟ باز شب برای آب خوردن پاشدی و چیزی دیدی؟
تهگوک: نه، نه؛ اومدم یچیز دیگه بگم بهت...
نامجون: خب خوبه، بگو چیشده
تهگوک: امروز معلمم گفت به خانوادت بگو بیان مدرسه و خب... ددی و پاپا گفتن به عمو نامی بگو باهات بیاد.
نامجون: عالیه، باز من؛ چیکار کردی باز تهگوک؟
تهگوک: با یکی از بچهها دعوام شد بعد بهش گفتم کاری نکن خمت کنم و...
نامجون: جاااااانم؟
تهگوک: آخه ددی جونگکوک چندبار اینو به پاپا ته گفت و منم یواشکی شنیدمش؛ ازش معنیاش رو پرسیدم، گفت برای تنبیه آدماییه که کار بدی کردن؛ برای همین به اون پسره گفتم.:(((
نامجون:
نامجون: قبل رفتن به مهدکودک، میریم همین حرکتو رو بابات پیاده کنیم.
پیداش شیپ نامکوک:
نامجون: چیه؟ باز شب برای آب خوردن پاشدی و چیزی دیدی؟
تهگوک: نه، نه؛ اومدم یچیز دیگه بگم بهت...
نامجون: خب خوبه، بگو چیشده
تهگوک: امروز معلمم گفت به خانوادت بگو بیان مدرسه و خب... ددی و پاپا گفتن به عمو نامی بگو باهات بیاد.
نامجون: عالیه، باز من؛ چیکار کردی باز تهگوک؟
تهگوک: با یکی از بچهها دعوام شد بعد بهش گفتم کاری نکن خمت کنم و...
نامجون: جاااااانم؟
تهگوک: آخه ددی جونگکوک چندبار اینو به پاپا ته گفت و منم یواشکی شنیدمش؛ ازش معنیاش رو پرسیدم، گفت برای تنبیه آدماییه که کار بدی کردن؛ برای همین به اون پسره گفتم.:(((
نامجون:
نامجون: قبل رفتن به مهدکودک، میریم همین حرکتو رو بابات پیاده کنیم.
پیداش شیپ نامکوک:
۲.۷k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.