فیک کوک
فیک کوک
عشق تدریجی
پارت23
که یهووو حرفم نصفه موند با کاری که کوک کرد
منو جلو ملتتتتت بوسسس کردددددد
بعد 5 مین ازم جدا شد
+خا د این چه کاری بود کردییی
کوک درحالی که پشت کردنشو میخاروند گفت
_اگه حواست جمع باشه میفهمی که روبهرو دارن برای مجله ازمون عکس میگیرن منم برا ژست کمکشون کردم دیگه!
چیزی نگفتم و کوکم اروم با اجازه از کنارم پاشد و رفتم
حدود 30 دقیقه اس بیکار نشستم
نع یونا نع کوک
جلومم کلیییی غذا بود که نمیتونستم بخورم چون ازم عکس میگرن این چه وعضشههه
کم کم یونا بلخره تشریفشو اورد و کنارم نشست
و گفت
×خاب گلم (نگاه شیطانی)
+ها چیه¡¿
×(نگاه شیطانی).......
+چرا اونجوری نگاه میکنی د بنال!
×میگم تو و کوک تو اتاق....
+خووو
×چیکارا میکردید !؟
+ها.....اون خاب.........بیبین اون شروع کرد من بی گناهم
×باوش ولی هواسم بت هس
+ها باش
..........................
×ولی ا.ت میگم
+بوگو
×تو....یعنی..چطور بگم
+طول نده رک بوگو
×تو کوک و دوست داری!؟
+امم....راستش نمیدم واقعا
+احساس میکنم وقتی میبینمش ته دلم خالی میشه وقتی نگاه میکنم اب میشم و وقتی به من نگاه میکنه کیلو کیلو قند تو دلم میسابن ولی ........بازم نمیدوممم عاحححح
×دیگه والا خود دانی گلم
همینطور که داشتیم با یونا پسرای تو جمعو دید میزدیم
یهوووووووووووووو
ادامه دارد......
عشق تدریجی
پارت23
که یهووو حرفم نصفه موند با کاری که کوک کرد
منو جلو ملتتتتت بوسسس کردددددد
بعد 5 مین ازم جدا شد
+خا د این چه کاری بود کردییی
کوک درحالی که پشت کردنشو میخاروند گفت
_اگه حواست جمع باشه میفهمی که روبهرو دارن برای مجله ازمون عکس میگیرن منم برا ژست کمکشون کردم دیگه!
چیزی نگفتم و کوکم اروم با اجازه از کنارم پاشد و رفتم
حدود 30 دقیقه اس بیکار نشستم
نع یونا نع کوک
جلومم کلیییی غذا بود که نمیتونستم بخورم چون ازم عکس میگرن این چه وعضشههه
کم کم یونا بلخره تشریفشو اورد و کنارم نشست
و گفت
×خاب گلم (نگاه شیطانی)
+ها چیه¡¿
×(نگاه شیطانی).......
+چرا اونجوری نگاه میکنی د بنال!
×میگم تو و کوک تو اتاق....
+خووو
×چیکارا میکردید !؟
+ها.....اون خاب.........بیبین اون شروع کرد من بی گناهم
×باوش ولی هواسم بت هس
+ها باش
..........................
×ولی ا.ت میگم
+بوگو
×تو....یعنی..چطور بگم
+طول نده رک بوگو
×تو کوک و دوست داری!؟
+امم....راستش نمیدم واقعا
+احساس میکنم وقتی میبینمش ته دلم خالی میشه وقتی نگاه میکنم اب میشم و وقتی به من نگاه میکنه کیلو کیلو قند تو دلم میسابن ولی ........بازم نمیدوممم عاحححح
×دیگه والا خود دانی گلم
همینطور که داشتیم با یونا پسرای تو جمعو دید میزدیم
یهوووووووووووووو
ادامه دارد......
۴.۷k
۰۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.