... و رفتم.....بسمتی که مرا میخواند....به سویی که زندگی نام ...

گـاهی آدم دلش مـیگیرد...گـاهی دلـم زیادی سنگـینی میکـند...کـ...

سالهاست با سکوت زندگی کرده ام،هر دم به کنج انزوای خویش فرو ر...

اکـنون در این شـب روشن ، میـان طوفـان آرامـش...ذهنـم پر از خ...

دستـم ناخـودآگـاه به سـمت مـوبایلم رفت...بی اخـتیار صفحـه تـ...

نیـاید آن روزی کـه از معـشوقت برایـم تعـریف کنـی....گیـج و م...

چـگونه از دوسـت داشـتنـت دسـت بکشـم ، وقتـی...تـو شعـرهایـم ...

ستـارگان پـر فـروغ تـر میـشوند....و شـب واژه ی عظـیمی میـشود...

خیـابان دلـم مدت هـاست بی رهـگذر مـانده...بـازارچـه عشـق ، ف...

بـا تو شـروع کردم، به انتـظار تو ادامـه دادم...و بی تـو به ن...

میـبینمت،میـخوانمـت‌،میـشنومت...مـن حتـی تـو را با تمـام وجـ...

(روایـت یک عـشق) قسمت آخر+خب خـدا روشـکر که حالت خوبه؛حـالا ...

روایت یک عشق(قسمت دوم) ماهی قرمز بی تاب به کنار تصویر لرزان ...

(روایت یـک عـشق) قسـمت اولمـاهـیِ قـرمزِ حـوض بی تـابِ شـب ا...

خیـابان دلـم مدت هـاست بی رهـگذر مـانده...بـازارچـه عشـق ، ف...

سالـهاست اسـیر دوسـت داشتنت هسـتم....آهـای زنـدانـبان مـرا د...

اسـیر عـشق که شـوی حسـود میشـوی....دل کـه حـسود شـود دنیا بر...

مـاه می تابـد و مـن آن مـاهـی سـرخ کوچـکم کـه در هیـاهوی حوض...

زمـان چـه بی جـدال، بـی گـدار از لحـظه هـای دلـتنگی میـگذرد....

چـه ساده درانـزوای خویـش فرو میـروی...وقـتی تنـها تـرین تنـه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط