ً
ً
مهمانِ نگاهم شو ، در یک شب رویایی
بگشای به روی من ، یک پنجره زیبایی
فانوسِ نگاهم را ، آویختــه ام بر در
من منتظرم زیرا ، گفتند تو می آیی
بی تاب تر از موجم ، بی خواب تر از دریا
من مانده ام و یادت ، با یک شبِ یلدایی
تا عابرِ چشمانت ، ره گم نکند در شب
بر کوچه بتابان نور ، ای ماهِ تماشایی
از پهنــۀ چشمانت ، موج آمد و دل را برد
آری شده ام اینک ، دریاییِ دریایی
تو رفتی و با لیلی ، همراه شدی در عشق
من مانده ام و مجنون ، با یک دلِ صحرایی....
─┅─═ঊঈ💓 ঊঈ═─┅─
مهمانِ نگاهم شو ، در یک شب رویایی
بگشای به روی من ، یک پنجره زیبایی
فانوسِ نگاهم را ، آویختــه ام بر در
من منتظرم زیرا ، گفتند تو می آیی
بی تاب تر از موجم ، بی خواب تر از دریا
من مانده ام و یادت ، با یک شبِ یلدایی
تا عابرِ چشمانت ، ره گم نکند در شب
بر کوچه بتابان نور ، ای ماهِ تماشایی
از پهنــۀ چشمانت ، موج آمد و دل را برد
آری شده ام اینک ، دریاییِ دریایی
تو رفتی و با لیلی ، همراه شدی در عشق
من مانده ام و مجنون ، با یک دلِ صحرایی....
─┅─═ঊঈ💓 ঊঈ═─┅─
۷۴۲
۳۱ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.