مشت میکوبم بر در

مشت می‌کوبم بر در
پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها
من دچار خفقانم، خفقان
من به تنگ آمده‌ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم

👤 #فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۱۷)

میون این همه سرگردونی دل من گرفته ماه پیشونیبیا باز دوباره ب...

آتش رافقط تو می توانستی بنشانی.آتش نشست،ساختمان نشست،توپرواز...

نمی دانم چه می خواهم خدایابه دنبال چه می گردم شب و روزچه می ...

📝 اگر به بچه های کار لبخند بزنیم؛ اگر برای درد دل ها و نارضا...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

عشـق تحقیر شده 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟒︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌...

غرور اسلیترینی (فصل 2)P4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط