دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

دل نیست کبوتر، که چو برخاست نشیند

از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم


#وحشی_بافقی
دیدگاه ها (۱)

شکسته تر شده ام بغض در گلویم نیست هزار و یک گله دارم که را ب...

‌سلامخداحافظ!چیز تازه ای اگر یافتیدبر این دو اضافه کنیدتا بل...

سرم،ظرفیت خاطراتم را ندارد ...#حسین_پناهی

‌دیشب که بیاد رخ زیبای تو بودمدر وصف رخت یک غزل ناب سرودمآما...

ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیمامید ز هر کس که بریدیم، بریدی...

دلتنگم و با هیچ‌کسم میل سخن نیستکس در همه آفاق به دلتنگی من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط