می دانم بانو

می دانم بانو،

وقتی دلت می گیرد

جلوی آینه می ایستی،

کمی آرایش ...

کمی عطر ...

و ...

کمی نیشخند میزنی به خودت !

به دلتنگی هایی که برای شان نقاب می دوزی...

لباس رنگی ات را می پوشی

موهایت را می بندی

و چند دانه مروارید به بغض هایت می آویزی !

و در آخر ...

آنقدر زیبا می شوی

که هیچ کس، شک نمی کند که تو

" خسته ترین " زن دنیایی !!!
تصاویر بیشتر در این زمینه:


دیدگاه ها (۲)

اوضاع خرابم سر تغییر نداردمن در به درم،درد که تقصیر نداردبای...

گفتم مرو،ای بود من ای تار من ای پود منآتش مشو دودم مکن، این ...

به خدا گفتم! چرا مرا از خاک آفریدی؟ چرا از آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط