بیا بگشای در بگشای دلتنگم

بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
حریفا! میزبانا!
میهمان سال و ماهت پشتِ در چون موج می‌لرزد
تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی،
صحبتِ سرما و دندان است...
دیدگاه ها (۶)

وقتی دری بسته می شوددر دیگری باز می شود..ولی آنقدرباتأسف بهد...

دلم چون گلدانی شکسته است ولی هنوز عشقت در آن سبز است‌‌‌‌‌‌‌

مادر بزرگم همیشه می گفت ... قلبت که بی نظم زد ، بدون که عاشق...

حیف که روی تو غیرت دارموگرنه روسری‌َت را از همین سطرباز می‌ک...

چپتر ۸ _ سایه های تارهوا سردتر از همیشه بود. باربارا با گلدا...

بچه ها. میخوام یه سناریو تک پارتی راجب خانواده‌ی خودم درست ک...

باقی تابستان عجیب و محیرالعقول طی می‌شود.ماه گذشته از اینکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط