نشستی روی صندلی و سرتو انداختی پایین تو جشمات پر اشک بود
نشستی روی صندلی و سرتو انداختی پایین تو جشمات پر اشک بود ( اشک شوق ) نوازش کسی رو روی موهات حس کردی سرتو بالا اوردی تهیونگ بود
تهیونگ : چرا داری گریه میکنی ا.ت ؟
ا.ت با گریه : ااا نه هیچی نیست من ... من .... فقد
تهیونگ : بگو میشنوم
بغضت ترکید و گفتی
ا.ت : من ... من فقد ارزوم ..... ارزوم این بود ک .... که شما رو ا ... از نزدیک .... ببینم
تهیونگ : ا.ت این بار ۴ داری میای فنن ساین منو ببینی
ا.ت : اره خب
تهیونگ : خب پس گریه واسه چیه
ا.ت : هیچی هیچی گریه واسه هیچی نیس
تهیونگ : بگو دیگههههه
ا.ت : بخاطر اینکه یه روزی دیگه نمیتونم شاد باشم نمیتونم بخندم دیگه نمیتونم عاشق کسی باشم چون اون روز کسی که عاشقش بودم زندگی خودشو داره داون روز دیگه زندگی واسم معنایی نداره
تهیونگ : چرا ؟ مگه اون کسی که عاشقشی کیه ؟
ا.ت : چون ... چون یه .... یه روزی دیگ ..... دیگه نمیخونی ..... زندگی خودتو داری
تهیونگ : هااا !! تو عاشق منی ؟
ا.ت : اره عاشق شما هستم ولی خب این عشق یه طرفست ...
بلند شدی تا بری
که یهو دستتو کشید و چیبوند به خودش
تهیونگ : یعنی تا الان نفهمیدی ؟
ا.ت : چی رو ؟
تهیونگ : چرا داری گریه میکنی ا.ت ؟
ا.ت با گریه : ااا نه هیچی نیست من ... من .... فقد
تهیونگ : بگو میشنوم
بغضت ترکید و گفتی
ا.ت : من ... من فقد ارزوم ..... ارزوم این بود ک .... که شما رو ا ... از نزدیک .... ببینم
تهیونگ : ا.ت این بار ۴ داری میای فنن ساین منو ببینی
ا.ت : اره خب
تهیونگ : خب پس گریه واسه چیه
ا.ت : هیچی هیچی گریه واسه هیچی نیس
تهیونگ : بگو دیگههههه
ا.ت : بخاطر اینکه یه روزی دیگه نمیتونم شاد باشم نمیتونم بخندم دیگه نمیتونم عاشق کسی باشم چون اون روز کسی که عاشقش بودم زندگی خودشو داره داون روز دیگه زندگی واسم معنایی نداره
تهیونگ : چرا ؟ مگه اون کسی که عاشقشی کیه ؟
ا.ت : چون ... چون یه .... یه روزی دیگ ..... دیگه نمیخونی ..... زندگی خودتو داری
تهیونگ : هااا !! تو عاشق منی ؟
ا.ت : اره عاشق شما هستم ولی خب این عشق یه طرفست ...
بلند شدی تا بری
که یهو دستتو کشید و چیبوند به خودش
تهیونگ : یعنی تا الان نفهمیدی ؟
ا.ت : چی رو ؟
- ۷۹۱
- ۲۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط