پارت ۲
پارت ۲
نگاهش کردم اون اون جیمین بود
جیمین: چیه انتظارشو نداشتی؟؟
ا.ت: ن نه واقعا مگه تو نگفتی فردا میای
جیمین: نه قرار شد امشب بر گردم منم گفتم بیام یه حالی کنم تنهایی که جنابالی رو اینجوری با این لباس فجیح دیدم
ا.ت: ام ام ام ببین سوهو گفت بیا بریم بار منم قبول کردم خیلی گیر داد اخه
جیمین: میتونستی ازم اجازه بگیری
ا.ت گفتم شاید اجازه ندی
جیمین: پاشو بریم خونه
ا.ت: باشه
رسیدن به خونه
جیمین: گم میشی تو اتاقت پیش منم نمیای
ا.ت: ام اما
جیمین: اما و اگر نداریم گمشو
ا.ت ویو: بغضم ترکید رفتم تو اتاقم زدم زیر گریه و عروسک جیمین رو بغل کردم و کلی گریه کردم
جیمین ویو: شب بود خواستم برم بخوام دیدم ا.ت از گریه چشاش و دماغش قرمز شده به خودم لعنت فرستادم رفتم لز پشت بغلش کردم
جیمین: ببخشبد موچیه من که ناراحتت کردم من قصط بدی نداشتم
ا.ت: ببخشید منم باید ازت اجازه میگرفتم
دوست دارم
جیمین: منم ماه کوچولوی من
نگاهش کردم اون اون جیمین بود
جیمین: چیه انتظارشو نداشتی؟؟
ا.ت: ن نه واقعا مگه تو نگفتی فردا میای
جیمین: نه قرار شد امشب بر گردم منم گفتم بیام یه حالی کنم تنهایی که جنابالی رو اینجوری با این لباس فجیح دیدم
ا.ت: ام ام ام ببین سوهو گفت بیا بریم بار منم قبول کردم خیلی گیر داد اخه
جیمین: میتونستی ازم اجازه بگیری
ا.ت گفتم شاید اجازه ندی
جیمین: پاشو بریم خونه
ا.ت: باشه
رسیدن به خونه
جیمین: گم میشی تو اتاقت پیش منم نمیای
ا.ت: ام اما
جیمین: اما و اگر نداریم گمشو
ا.ت ویو: بغضم ترکید رفتم تو اتاقم زدم زیر گریه و عروسک جیمین رو بغل کردم و کلی گریه کردم
جیمین ویو: شب بود خواستم برم بخوام دیدم ا.ت از گریه چشاش و دماغش قرمز شده به خودم لعنت فرستادم رفتم لز پشت بغلش کردم
جیمین: ببخشبد موچیه من که ناراحتت کردم من قصط بدی نداشتم
ا.ت: ببخشید منم باید ازت اجازه میگرفتم
دوست دارم
جیمین: منم ماه کوچولوی من
۸.۹k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.