دو پارتی جیمین
دو پارتی جیمین
وقتی قهر بودید و ....
ا.ت ویو: سلام من ا.ت هستم و ۲ ساله با جیمین ازدواج کردم جیمین امروز کمپانی داشت و منو دوستم سوهو قرار بود بریم بار ولی به جیمین نگفتم
از خواب بیدار شدم و رفتم کارامو کردم و یک چیزی خوردم ساعت ۳ بود رفتم یکم بیرون قدم زدم و برگشتم که ساعت ۴ بود
رفتم ارایش کردم و یه لباس خیلی باز پوشیدم
قطعا اگ جیمین بفهمه زندم نمیزاره
ساعت ۵ بود دیدم سوهو زنگ زده
سوهو: ا.ت جونمم
ا.ت: نکبت جونم؟
سوهو: دم درم خر جون
ا.ت: اومدم گاو
رفتم سوار ماشین سوهو شدم و رسیدیم
توی بار هی پسرا ی دیگ سعی میکردن نزدیکم بشن ولی من در میرفتم
نشستم رو ی صندلی که دیدم یه پسری نشست کنارم وقتی نگاهش کردم...
وقتی قهر بودید و ....
ا.ت ویو: سلام من ا.ت هستم و ۲ ساله با جیمین ازدواج کردم جیمین امروز کمپانی داشت و منو دوستم سوهو قرار بود بریم بار ولی به جیمین نگفتم
از خواب بیدار شدم و رفتم کارامو کردم و یک چیزی خوردم ساعت ۳ بود رفتم یکم بیرون قدم زدم و برگشتم که ساعت ۴ بود
رفتم ارایش کردم و یه لباس خیلی باز پوشیدم
قطعا اگ جیمین بفهمه زندم نمیزاره
ساعت ۵ بود دیدم سوهو زنگ زده
سوهو: ا.ت جونمم
ا.ت: نکبت جونم؟
سوهو: دم درم خر جون
ا.ت: اومدم گاو
رفتم سوار ماشین سوهو شدم و رسیدیم
توی بار هی پسرا ی دیگ سعی میکردن نزدیکم بشن ولی من در میرفتم
نشستم رو ی صندلی که دیدم یه پسری نشست کنارم وقتی نگاهش کردم...
۸.۰k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.