همیش پای یک قرمزدر میان است

همیشہ پای یک "قرمز"در میان است
قرمز
میتواند رُژِ لب من باشد،
یا که جای تو درقلبَ م
یا آن لباس محلی ام به سلیقه ی تو
وَ یا آن شالِ دستبافی که برایم از کاشان آورده ای..
قرمز میتواند چشم های من باشد وقتی تو نیستی..
و یا اشکهای من وقتی این جمعہ نیامدی..
و یا آن گل رُزِ هُلندی که هر جُمعہ تقدیم میکردی اش به من
قرمز میتواند رنگ تیم مورد علاقهِ تو باشد...
قرمز ... وای قرمز..
قرمز میتواند لبخندِ اکنون تو باشد از شوق برنده شدن تیم ات..
میبینی تو در همه جای زندگیه من هستی
و سلیقه ات آرایش تن و صورتم...

فهیمه دربان
دیدگاه ها (۱۵)

#شب ڪہ می شـودتمام بی قــرارے ها سـراغت را می ڪَیرندتمام ڪمب...

هر شبخیالت سرِ وقت میرسدکه مبادا یادم برودنیستیکه مبادا یادم...

تمام تنم میسوزد از زخمهایی که خورده ام ...درد یک اتفاق ک شای...

مشکل از جایی شروع شد که یک مشت آدمِ اشتباه ؛با هم به زیرِ سق...

سرگرم درسم بودم ببخشید دیر ارسال کردم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط