خوشبختی از آن کسی

خوشبختی از آن کسی
که در پاییز و بهار
هرچیزی را در زندگانی به دست دارد
و معشوقه در کنار
دو زلفان سیاه را تاب دادی
مرا در بستر غم خواب دادی
من که خواهشا کرده بودم همرایت
به دوستی
مرا ز دوستی هم جواب دادی💔🚶
دیدگاه ها (۰)

من که بارهاست سوخته امدگر طاقت سوختن ندارمنه از تو و نه دگری...

چشمت که به آهوی کوهی می ماندجانمرخ ات به گلاب های چمن می مان...

❤️‍🔥

ای یار تو بودی تنها گلیدر باغ امید ام🌷من که نمی دانستمخار می...

°چںٰٰٖٖد𐇽 پارت⃘ے°‌ ب𐨍ځش𐇽 ³داشتم تکون میخوردم و تقلا میکردم...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط