ات بود ات من ات ما
ا.ت بود ا.ت من ا.ت ما....
کسی که سال ها ازدستش دادیم ....
داشت کیفشو چک میکرد ....
زیبا تر شده بود
مو های که الان به زیر زانو هاش میرسید
که یهو
همون سه تا بچه داد زدن اوماااااا
چ...چی ؟ا.ت ازدواج کرده ام...امکان ندارد ...
ا.ت هم با شوق بغلشون کرد و با هم رفتن
جیهوپ افتاد رو زمین و شروع کرد به گریه کردن
جونگکوک و جیمین هم گریه میکردن با هق هق های فراوان
منم گریم گرفته بود همه مون با هم دوردونمونو از دست دادیم ......عادیع مگه نه؟
به دستیارم گفتم آدرس خونش رو پیدا کنه تا باهاش حرف بزنم .......
بقیه برا فردا🚶
کسی که سال ها ازدستش دادیم ....
داشت کیفشو چک میکرد ....
زیبا تر شده بود
مو های که الان به زیر زانو هاش میرسید
که یهو
همون سه تا بچه داد زدن اوماااااا
چ...چی ؟ا.ت ازدواج کرده ام...امکان ندارد ...
ا.ت هم با شوق بغلشون کرد و با هم رفتن
جیهوپ افتاد رو زمین و شروع کرد به گریه کردن
جونگکوک و جیمین هم گریه میکردن با هق هق های فراوان
منم گریم گرفته بود همه مون با هم دوردونمونو از دست دادیم ......عادیع مگه نه؟
به دستیارم گفتم آدرس خونش رو پیدا کنه تا باهاش حرف بزنم .......
بقیه برا فردا🚶
- ۲.۵k
- ۱۵ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط