Part

Part28
دختر خونده مستر لی
.
.
ویو کوک
رفتم تو حیاط و اعضا رو با بدبختی پیدا کردمو جریانو گفتم بردم داخل
_ رفتی بیاریشون نرفتی بسازیشون که (منحرف خودتی)
+ خب تا پیداشون کنم و جریانو بگم طول کشید
جردن: حالا بشین ببینم
تهیونگ: درس حرف بزن
_ ته(چشم غره)
تهیونگ: باشه بابا
_ خب ما مطمئن نیستیم که همتون شکوفه باشین ولی فک کنم نامجون و کوک و شوکا رو راحت بفهمیم برای بقیه یکم مشکله
جردن: خانم نکنه...
که یهو ا.ت اون یارو رو بوسید و من یهو یه نور ازم منعکس شد ا.ت یه نگاهی بهم کرد و ازش جدا شد
_ پس درسته تو شکوفه زندگی هستی و با من مکملی
+ ا.ت اون چه کاری بود...
که یهو شوکا با چشمک به ا.ت پاشد و جردن و بوسید و نامجون هم مثل من یه نور از خودش منعکس کرد اما بر خلاف نور من که قرمز بود مال اون سفید بود همین نو از شوکا هم منعکس می‌شد و شوکا از اون جدا شد
نامجون: شوکا....
_ خفه شوکا با من هماهنگه حکمران پریان
شوکا: پس منم ملکشم؟
_ اوهوم
ادیمین ویو
خب حوصله ندارم بنویسم هر کدومو فقط می‌گم کی حکمران کجا شد
جین: پرندگان
جیهوپ: اژدها
تهیونگ: گرگینه‌ها
جیمین: گیاهان
شوگا: آب و هوا
و اینم بگم شوکا شکوفه تنفر و نامجون شکوفه عشق بود
دیدگاه ها (۰)

Part29دختر خونده مستر لی..بعد از اینکه شوکا دوباره نشست نامج...

Part30(آخر)دختر خونده مستر لی..کی فکرشو می‌کرد؟ قرار بود از ...

Part27دختر خونده مستر لی..جردن اومد عقبو کوک از شک سر جاش می...

ای تف تو این زندگی شانسو می‌بینید 3 پارتو با هم حذف کردم دوب...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط