داستان کوتاه و قشنگ

@داستان کوتاه و قشنگ

@ فرشته بیکار @

روزی مردی خواب عجیبی دید. 
دید که پیش فرشته‌هاست و به کارهای آنها نگاه می‌کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه‌هایی را که توسط پیک‌ها از زمین می‌رسند را باز می‌کنند و آنها را داخل جعبه می‌گذارند. مرد از فرشته‌ای پرسید: شما چکار می‌کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه‌ای را باز می‌کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می‌گیریم.
@@@
مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می‌گذارند و آن ها را توسط پیک‌هایی به زمین می‌فرستند.

 @@@@@

مرد پرسید: شماها چکار می‌کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت‌های خداوند را برای بندگان به زمین می‌فرستیم. 

مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟
@@@@
فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می‌دهند.

مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می‌توانند جواب بفرستند؟
@@@@@
فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند: خدایا شکر.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیدگاه ها (۴)

پادشاهی دستور داد 10 تا سگ وحشی تربیت کنند تا هر وزیری را که...

زنی زیبا که صاحب فرزندنمی شد پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید...

❤پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: إنَّ الله و...

الهی من همانم بی پناهم....بجز الطافتان راهی ندارم !الهی گاه ...

📙#داستان_کوتاه✍#جهل_و_بخلجوک طنز آلود زیر متاسفانه حقیقت درد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط