Chapter 2
Chapter 2
Lucky-bloody#
پارت 82
نفس عمیق میکشی و سرتو به چپ و راست تکون میدی و بعد سوار ماشین میشی
توی راه هی سعی میکردی زیاد از دستمال استفاده نکنی ولی خونریزیت واقعا زیاد بود و دستمالاتم رو به اتمام بود که خوشبختانه زود تر از چیزی که انتظار داشتی میرسی
میری توی بیمارستان و قبل از هرچیزی میری سمت پذیرش
+سلام ببخشید کجا میتونم آزمایش خون بدم؟
*سلام،اول از همه باید معاینه بشید
+خب کجا میتونم معاینه شم؟
*اون اتاق اونجا
+ممنون
میری سمت اتاق و بعد اینکه در زدی درو باز میکنی و میبینی دکتر داره ینفرو معاینه میکنه
+ببخشید
اومدی درو ببندی که دکتر گوشی پزشکیشو درمیاره
×نه کارم همین الان تموم شد،میتونی بیای تو
میری تو و بعد اینکه اون فرد از اتاق خارج شد روی صندلی میشینی
×شما همون دختری نیستید که با آقای اینگوک به ملاقات آقای جونگکوک اومدین؟
سرتو به نشونه تایید تکون میدی
+بله
×خب بگید ببینم مشکلتون چیه خانم....
+ا/ت....من همین چند دقیقه پیش خوندماغ شدم ولی حس میکنم خونم طبیعی نیست...هنوزم بند نیومده
×میتونم دستمالتونو ببینم؟
دستمالو میدی دستش و خودت یه دستمال دیگه برمیداری،دکتر بعد اینکه دستمالو نگاه میکنه روش میکنه سمتت
×باید آزمایش خون و بعدشم سیتی اسکن از مغزت بدی
و بعدش خودش تورو معاینه میکنه و شروع میکنه به نوشتن یسری چیزا
×علائم سکته مغزی ندارید و عفونت مغزی هم امکانش نیست،فعلا همه چیز نرماله تا ببینیم جواب آزمایشات چی میشه
کاغذ رو پاره میکنه و میده بهت
×ساعتی اومدی که همه جا خلوته پس زود کارتو انجام میدن،یه پمادم نوشتم که باید از داروخونه بگیری و بمالی توی دماغت تا خونریزی بند بیاد ولی اینکارو قبل از سیتی اسکن انجام بده چون اونجا نمیتونی دستمال استفاده کنی
+باشه ممنون
کاغذ رو میگیری و بعد از اتاق خارج میشی و میری سمت پذیرش
+ببخشید،آزمایش خون کجا باید بگیرم؟
*طبقه سوم اولین اتاق
+ممنون
میری توی آسانسور و بعد اینکه به طبقه سوم رسیدی میری توی اولین اتاق و با یه صف تقریبا طولانی مواجه میشی
+ببخشید میتونم اول من آزمایش بدم؟چون وقت ندارم
*نه نمیشه باید توی صف بایستید بعد از چهار نفر نوبت شما میرسه
نفس عمیق از سد ناامیدی میزنی و میری روی صندلی و منتظر میمونی که یه پیرزن میاد جلوت وایمیسته
>دخترم میتونی بجای من بری،من میتونم منتظر بمونم تا نوبتم شه..
🍃🗿
Lucky-bloody#
پارت 82
نفس عمیق میکشی و سرتو به چپ و راست تکون میدی و بعد سوار ماشین میشی
توی راه هی سعی میکردی زیاد از دستمال استفاده نکنی ولی خونریزیت واقعا زیاد بود و دستمالاتم رو به اتمام بود که خوشبختانه زود تر از چیزی که انتظار داشتی میرسی
میری توی بیمارستان و قبل از هرچیزی میری سمت پذیرش
+سلام ببخشید کجا میتونم آزمایش خون بدم؟
*سلام،اول از همه باید معاینه بشید
+خب کجا میتونم معاینه شم؟
*اون اتاق اونجا
+ممنون
میری سمت اتاق و بعد اینکه در زدی درو باز میکنی و میبینی دکتر داره ینفرو معاینه میکنه
+ببخشید
اومدی درو ببندی که دکتر گوشی پزشکیشو درمیاره
×نه کارم همین الان تموم شد،میتونی بیای تو
میری تو و بعد اینکه اون فرد از اتاق خارج شد روی صندلی میشینی
×شما همون دختری نیستید که با آقای اینگوک به ملاقات آقای جونگکوک اومدین؟
سرتو به نشونه تایید تکون میدی
+بله
×خب بگید ببینم مشکلتون چیه خانم....
+ا/ت....من همین چند دقیقه پیش خوندماغ شدم ولی حس میکنم خونم طبیعی نیست...هنوزم بند نیومده
×میتونم دستمالتونو ببینم؟
دستمالو میدی دستش و خودت یه دستمال دیگه برمیداری،دکتر بعد اینکه دستمالو نگاه میکنه روش میکنه سمتت
×باید آزمایش خون و بعدشم سیتی اسکن از مغزت بدی
و بعدش خودش تورو معاینه میکنه و شروع میکنه به نوشتن یسری چیزا
×علائم سکته مغزی ندارید و عفونت مغزی هم امکانش نیست،فعلا همه چیز نرماله تا ببینیم جواب آزمایشات چی میشه
کاغذ رو پاره میکنه و میده بهت
×ساعتی اومدی که همه جا خلوته پس زود کارتو انجام میدن،یه پمادم نوشتم که باید از داروخونه بگیری و بمالی توی دماغت تا خونریزی بند بیاد ولی اینکارو قبل از سیتی اسکن انجام بده چون اونجا نمیتونی دستمال استفاده کنی
+باشه ممنون
کاغذ رو میگیری و بعد از اتاق خارج میشی و میری سمت پذیرش
+ببخشید،آزمایش خون کجا باید بگیرم؟
*طبقه سوم اولین اتاق
+ممنون
میری توی آسانسور و بعد اینکه به طبقه سوم رسیدی میری توی اولین اتاق و با یه صف تقریبا طولانی مواجه میشی
+ببخشید میتونم اول من آزمایش بدم؟چون وقت ندارم
*نه نمیشه باید توی صف بایستید بعد از چهار نفر نوبت شما میرسه
نفس عمیق از سد ناامیدی میزنی و میری روی صندلی و منتظر میمونی که یه پیرزن میاد جلوت وایمیسته
>دخترم میتونی بجای من بری،من میتونم منتظر بمونم تا نوبتم شه..
🍃🗿
۵.۸k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.