بخت سیاه سفید
ویو ات
رفتم حمام تو وان نشستم تو فکر بودم یعنی چی چه سرنوشتی دارم بعد یهو صدایی در بلند شد اجوما بود گفت عجله کنم واقعا باورم نمیشدارم دستی دستی خودمو نابود کنم هی خدا چقدر من بد بختم از اون طرفم زخم های بدنم درد میکرد اخ بیخیال امدم بیرون
اج: اون لباس رو بپوش بعد میان درست کنن
ات: سری تکون دادم لباس عروس بود یهو قطر اشکی از چشمام ریخت رفتم پوشیدم
چند دقیقه تو آینه نگا کردم دیدیم چقدر قشنگ شدم ولی حیف
در ضربه خورد تق (مثلا صدای در 😂)
ات: بیا تو
اریشگر سلام خانم من امدم درستون کنم
سری تکون دادم
ویو ات شروع کردن اریشم کردم یکی هم مو هامو درست میکردن اخ بسته اه
اریشگر: خانم یکم لطفا تحمل کنید
ات: اگگگگ (اداشو در میاره 😂😂) سلیطه خب یکم اروم تر تو داش میگه
بلخره تموم شد اخیش سرم میخاره ای
اریشگر: خیله خاب کجاتون میخاره بخارنم خودم موهاتون خراب نشه
ات: اینجا (حالا یک جای رو تصور کنید) اخیش بیشتر 😂 بسته
رفتم خودمو تو اینه نگاه کردم وای چقدر خوشگل شدم فاااک به زندگی
رفتم حمام تو وان نشستم تو فکر بودم یعنی چی چه سرنوشتی دارم بعد یهو صدایی در بلند شد اجوما بود گفت عجله کنم واقعا باورم نمیشدارم دستی دستی خودمو نابود کنم هی خدا چقدر من بد بختم از اون طرفم زخم های بدنم درد میکرد اخ بیخیال امدم بیرون
اج: اون لباس رو بپوش بعد میان درست کنن
ات: سری تکون دادم لباس عروس بود یهو قطر اشکی از چشمام ریخت رفتم پوشیدم
چند دقیقه تو آینه نگا کردم دیدیم چقدر قشنگ شدم ولی حیف
در ضربه خورد تق (مثلا صدای در 😂)
ات: بیا تو
اریشگر سلام خانم من امدم درستون کنم
سری تکون دادم
ویو ات شروع کردن اریشم کردم یکی هم مو هامو درست میکردن اخ بسته اه
اریشگر: خانم یکم لطفا تحمل کنید
ات: اگگگگ (اداشو در میاره 😂😂) سلیطه خب یکم اروم تر تو داش میگه
بلخره تموم شد اخیش سرم میخاره ای
اریشگر: خیله خاب کجاتون میخاره بخارنم خودم موهاتون خراب نشه
ات: اینجا (حالا یک جای رو تصور کنید) اخیش بیشتر 😂 بسته
رفتم خودمو تو اینه نگاه کردم وای چقدر خوشگل شدم فاااک به زندگی
۵.۱k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.