P1
وقتی خلافکاره و به بیمارستان میاد و از بدشانسیت دکترش میشی................
ویو ا.ت:سلام من ا.ت هستم ۲۲سالمه دکترم
والانم بیمارستانم اوف الان بیکارم حسل.......
پرستار:خانم دکتر تروخدا سریع پاشین بیاین
ا.ت:چته ؟چیشده ؟
پرستار:مریض جدید تیر خورده بدویین
ا.ت:باشه بریم
ویو ا.ت
رفتیم پیش اون مریضه ولی چرا باید تیر
بخوره وعضشم زیادی خوب نبود
ا.ت:نیلا برو دکتر جانگ رو صدا بزن باید
ببریمش بخش
نیلا:چشم خانم پارک
ا.ت:بدو دختر سریع باش
ا.ت:اقا ....... اقا ..... هوشیارین؟(باته ته
هست )
تهیونگ:ا....ه
ا.ت:لطفا چشماتون رو نبندین الان دکتر جانگ
میرسن فقط بیدار باشین
تهیونگ:ن.....نمی.....تونم
ا.ت:خب چرا و چطور تیر خوردین؟
تهیونگ:م......من(بیهوش شد)
ا.ت:اقا........اقا........اهه لعنتی مگه نگفتم
چشاتو نبند مردتیکه
نیلا:خانم ببخشید و.......ولی دکتر جانگ
رفتن امریکا عمل داشتن(نفس نفس)
ا.ت:این الان یعنی چی هاااا؟
نیلا:یعنی خودتون باید عملش کنید
ا.ت:عمرا من عملش نمیکنم
نیلا:خانم وعضیتش خوب نیست لطفاً
ا.ت:هوفففف باشه اتاق عملو اماده کنید
نیلا:چشم خانم چشم
ا.ت:سریع باشین
نیلا:خانم راستی.............هیچی مهم نیستش
ا.ت:نیلا این اقاعه همراه نداره؟
نیلا:یعنی چی خانم؟
ا.ت:یعنی اینکه کسی باهاش نبود که امضا
کنه برای عملش چون عملش سخته
نیلا:امممم نه خانم کسی نبود ولی چرا یکی
هستش خیلی هم مهربونه و قبول میکنه
ا.ت:کیه؟
نیلا:کار خودتونه خانم
ا.ت:چی نه عمرا نیلاااا چرا امروز اینطوری اخه
نیلا:اخه خانم گناه داره نگاش کنید درد داره
ا.ت:اوووفففف باشه خودم امضاش میکنم اون
برگه ی کوفتی رو .....آخ.... ......لعنتی!
نیلا:چی شد خانم ؟
ا.ت:دستم برید این مریضو ببرین اتاق عمل تا
بیام سریع باشید دیگه انگار مورچه ان
پرستارا:چشم خانم
ویو ا.ت
این چه بدبختی بود که افتاد به دامنم اخه خدا
عجب گیری کردما من تو این زندگی
.............................................................
(یک ساعت بعد)
عمل تموم شد و موفقیت امیز بود خدارو شکر
پیش دکتر جانگ ضایعه نشدم اخه یکی از
خاستگار های پر و پا قرصمه خیلی میخوادم
اما من علاقه ی خاصی ندارم بهش اوففف
برم استراحت کنم که دارم پاره میشم
ا.ت:نیلا من میرم استراحت کنم به هوش
امد بیا صدام کن بینم این اقا کیه؟
نیلا:چشم خانم خیالتون تخت تخت باشه
ا.ت:.......
ویو ا.ت:سلام من ا.ت هستم ۲۲سالمه دکترم
والانم بیمارستانم اوف الان بیکارم حسل.......
پرستار:خانم دکتر تروخدا سریع پاشین بیاین
ا.ت:چته ؟چیشده ؟
پرستار:مریض جدید تیر خورده بدویین
ا.ت:باشه بریم
ویو ا.ت
رفتیم پیش اون مریضه ولی چرا باید تیر
بخوره وعضشم زیادی خوب نبود
ا.ت:نیلا برو دکتر جانگ رو صدا بزن باید
ببریمش بخش
نیلا:چشم خانم پارک
ا.ت:بدو دختر سریع باش
ا.ت:اقا ....... اقا ..... هوشیارین؟(باته ته
هست )
تهیونگ:ا....ه
ا.ت:لطفا چشماتون رو نبندین الان دکتر جانگ
میرسن فقط بیدار باشین
تهیونگ:ن.....نمی.....تونم
ا.ت:خب چرا و چطور تیر خوردین؟
تهیونگ:م......من(بیهوش شد)
ا.ت:اقا........اقا........اهه لعنتی مگه نگفتم
چشاتو نبند مردتیکه
نیلا:خانم ببخشید و.......ولی دکتر جانگ
رفتن امریکا عمل داشتن(نفس نفس)
ا.ت:این الان یعنی چی هاااا؟
نیلا:یعنی خودتون باید عملش کنید
ا.ت:عمرا من عملش نمیکنم
نیلا:خانم وعضیتش خوب نیست لطفاً
ا.ت:هوفففف باشه اتاق عملو اماده کنید
نیلا:چشم خانم چشم
ا.ت:سریع باشین
نیلا:خانم راستی.............هیچی مهم نیستش
ا.ت:نیلا این اقاعه همراه نداره؟
نیلا:یعنی چی خانم؟
ا.ت:یعنی اینکه کسی باهاش نبود که امضا
کنه برای عملش چون عملش سخته
نیلا:امممم نه خانم کسی نبود ولی چرا یکی
هستش خیلی هم مهربونه و قبول میکنه
ا.ت:کیه؟
نیلا:کار خودتونه خانم
ا.ت:چی نه عمرا نیلاااا چرا امروز اینطوری اخه
نیلا:اخه خانم گناه داره نگاش کنید درد داره
ا.ت:اوووفففف باشه خودم امضاش میکنم اون
برگه ی کوفتی رو .....آخ.... ......لعنتی!
نیلا:چی شد خانم ؟
ا.ت:دستم برید این مریضو ببرین اتاق عمل تا
بیام سریع باشید دیگه انگار مورچه ان
پرستارا:چشم خانم
ویو ا.ت
این چه بدبختی بود که افتاد به دامنم اخه خدا
عجب گیری کردما من تو این زندگی
.............................................................
(یک ساعت بعد)
عمل تموم شد و موفقیت امیز بود خدارو شکر
پیش دکتر جانگ ضایعه نشدم اخه یکی از
خاستگار های پر و پا قرصمه خیلی میخوادم
اما من علاقه ی خاصی ندارم بهش اوففف
برم استراحت کنم که دارم پاره میشم
ا.ت:نیلا من میرم استراحت کنم به هوش
امد بیا صدام کن بینم این اقا کیه؟
نیلا:چشم خانم خیالتون تخت تخت باشه
ا.ت:.......
۹.۰k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.