هی ایزی یه پارک متروکه که درختاشم خشک شده میگن اونحا خون
هی ایزی یه پارک متروکه که درختاشم خشک شده میگن اونحا خون اشام هست🧛🏻♀️🧛🏻♂️_واقعااا😀؟ ٪حالا چرا خوشحال میشی؟ 😶_شوخیت گرفته من میخام خون اشام هارو از نزدیک ببینم. بیا بریم اونجا٪فکرشم نکن مگه از جونم سیر شدم که ببرمت😠_لطفا😰٪نه😒_تروخدا😭٪باشه ولی در حد یه دید🥱نمیخام بهت اسیب برسه😰_نگران نباش😏 و رفتیم اونجا تاریک بود و خون روی اون برگ های خشک شده خیس و تازه بود دیگه مطمعنم اینجا خون اشام هست🤪 تا رسیدیم به یه قصر بزرگ 🏰خیلی قشنگ بود میخواستم برم که تهیونگ دستم رو گرفت. ٪بسه تا کسی نفمیده باید بریم_ باشه. توی راه بودیم که صدایی مثل باد ازمون رد شد. بعد از چند دقیقه متوجه شدم تهیونگ غیبش زد😰
۷.۱k
۲۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.