من همان نیلوی پرپر شده ام

من همان نیلوی پرپر شده ام
که قسم خورده ی مرداب شده
حال با عهد شکسته چه کنم؟!!

کاسه ای هست پراز" من چه کنم"
و چرایی که زمان می داند
اگر از دست زمان هم گله ای هست
بیا، بین ابروی زمان
خال هندی بزنیم

پیرهن گر به تن غصه فردایی هست
از تن غصه فردا بدریم
با همان غصه بیاندازیم بر پیکره ی ساحل شب

من همین می دانم
جرعه ای خوبی را
با چنان حرص و ولع می نوشم
تا ته لیوان را
آن سرش ناپیدا

اگر آن نیلوی پرپر شده ام
روزگاری ست که بر سر در مرداب زمان
له له زده ام

اگر از دست زمان هم گله ای هست
بیا ، روی مژگان ترش
سرمه ی لیلی بزنیم
من همان نیلوی پرپر شده ام
که قسم خورده مرداب شده
دیدگاه ها (۲۹)

سلام با آرزوی سلامتی و شادکامی برای شمادر این غروب پرعظمت وم...

من را به گناهی که " نگاه تو " درآن بودبردند سر دار و .....تو...

می گویند حرف ها هم دست دارند!!!دست های بلندی که گاهی گلویی ر...

بیا بانو بیا دیگر توانم نیستبیا و از هجوم دردهای ڪهنه ی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط