ملکه قلب یخیم(پارت 9)
ارسلان:به دختره حسودی کردیی
دیانا:نخیر هم
ارسلان:چرا
دیانا:نخیر
ارسلان: چسبوندمش به دیوار و باهم لب گرفتیمم
..
مامان ارسلان :هستی عزیزم برو ببین ارسلان طبقه بالاس
(خونه ارسلان دو طبقه بود و اتاق ها طبقه بالا بودن)
هستی:باشه خاله،رفتم و در اتاق رو باز کردم دیدم ارسلان داره با دختره لب میگیره و یهو پرید
ارسلان:نمیتونی در بزنی بیای داخل
هستی:واقعا برات متاسفم
ارسلان: متاسف باش مهم نیست
هستی:الان به خاله میرم میگم که با این دختره چیکا. میکردی که بدونه شازده پسر چیکار میکنه
ارسلان:به تو چه
هستی:رفتم از اتاق بیرون و دیدم ارسلان اومد دنبالم
ارسلان:هستی نروو
هستی:میرم
ارسلان:گرفته بودمش که یهو از پله ها افتاد و تا رسید به پایین
دیانا:وایییییییی (با داد)
مامان ارسلان:ارسلان چیکار کردیییی
کامنت ها به 150 تا برسه و لایک ها به 15 تا پارت بعدی رو میزارم✨🙂🧜🏻♀️
دیانا:نخیر هم
ارسلان:چرا
دیانا:نخیر
ارسلان: چسبوندمش به دیوار و باهم لب گرفتیمم
..
مامان ارسلان :هستی عزیزم برو ببین ارسلان طبقه بالاس
(خونه ارسلان دو طبقه بود و اتاق ها طبقه بالا بودن)
هستی:باشه خاله،رفتم و در اتاق رو باز کردم دیدم ارسلان داره با دختره لب میگیره و یهو پرید
ارسلان:نمیتونی در بزنی بیای داخل
هستی:واقعا برات متاسفم
ارسلان: متاسف باش مهم نیست
هستی:الان به خاله میرم میگم که با این دختره چیکا. میکردی که بدونه شازده پسر چیکار میکنه
ارسلان:به تو چه
هستی:رفتم از اتاق بیرون و دیدم ارسلان اومد دنبالم
ارسلان:هستی نروو
هستی:میرم
ارسلان:گرفته بودمش که یهو از پله ها افتاد و تا رسید به پایین
دیانا:وایییییییی (با داد)
مامان ارسلان:ارسلان چیکار کردیییی
کامنت ها به 150 تا برسه و لایک ها به 15 تا پارت بعدی رو میزارم✨🙂🧜🏻♀️
۹.۲k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.